دفتر مشق

هم اکنون وضعیت روابط زن و شوهرها با یکدیگر، و مادر و پدرها با فرزندانشان در بسیاری از خانواده های ایرانی در وضعیت بحرانی قرار دارد. ضمن پرهیز از شعار، اکثر ما کمبود محبت در روابط خویش با یکدیگر در محیط خانواده را احساس کرده ایم: مورد توهین والدین واقع شدن، عدم محبت دیدن از سوی پدر و مادر، عدم وجود روابط صحیح والدین با فرزندان و بالعکس، روابط خشونت آمیز مرد با زن و پرخاشگری های روحی روانی زن با مرد در خانواده، کتک خوردن از پدر و مادر و برادران و خواهران بزرگتر از خود و ... .

اما براستی علل بروز این مسائل از کجاست؟ چرا آمار طلاق رسمی و طلاق عاطفی در دادگاه های خانواده اینقدر زیاد شده است و آمار آن رو به افزایش است؟ چرا آمار زندگی مجردی در بین جوانان روز بروز در حال افزایش است؟ چرا پیوند قلبی بین اعضای خانواده ها روز بروز در حال تضعیف شدن است؟ چطور می شود که دیگر فرزندان به والدین خود، احساس تعلق و وابستگی نمی کنند و دوری از آنها برایشان آرامش بخش می شود؟ صله رحم در میان خانواده ها در چه جایگاهی قرار دارد؟

مسلما پرداختن به نحوه درک یکدیگر در نهاد خانواده و شناخت از چگونگی ارتباط گیری با هم در کاهش بروز مسائل خانوادگی موثر خواهد بود. اینکه پدر و مادر بدانند چگونه با یکدیگر ارتباط و گفتگو داشته باشند تا منجر به تنش و درگیری نشود؟ و چگونه با فرزندان ارتباط داشته باشند که آنها در بزرگسالی دچار عقده های روحی و کمبود های عاطفی نشوند؟

کتاب مردان مریخی زنان ونوسی اثر دکتر جان گری از جمله کتاب های بسیار خوب حوزه روانشناسی است که در حوزه شناخت زن و شوهر از خصوصیات اخلاقی جنسیت مقابل خویش در کانون خانواده، به نگارش درآمده است. این کتاب از جمله کتاب های پرفروش در جهان و بالاخص ایران است که مطالعه آن برای پسران و دخترانی که قصد ازدواج دارند بسیار مفید خواهد بود. در این کتاب با نکات کلیدی فراوانی آشنا خواهیم شد که در صورت رعایت آنها در خانواده، روابط ما با همسرمان یا شوهرمان دگرگون خواهد شد و پیشرفت خواهد کرد.

اگرچه تقریبا تمامی صفحات این کتاب حاوی مطالب مهم و اثربخش هستند و توصیه می شود حتما چند بار این کتاب را مطالعه نمایید(علی الخصوص قبل از ازدواج، با همسرتان یکبار آن را با هم دوره کنید)، لیکن بخش هایی از این کتاب که حاوی ایده های جدیدی برای حل و فصل مسائل و مشکلات زناشویی بود را در این پست از وبلاگ آورده ام. امیدوارم خواندن این بخش ها، باعث کسب انگیزه برای خرید نسخه ای از این کتاب و مطالعه آن گردد.

مشخصات کتاب:
عنوان کتاب: مردان مریخی زنان ونوسی (راهنمای بهبود روابط و ارضای نیازهای زناشویی)
نویسنده: دکتر جان گری
مترجم: سید رضا نیازی
انتشارات: نجبا
تعداد صفحات: 376
نوبت چاپ: یازدهم

صفحه 177 الی 179:
چگونه پول مشکل می آفریند؟
(در نشستی مشاوره ای) «کریس» به من گفت: «من کاملا گیج شده ام. چون وقتی ازدواج کردم، وضع مالی بدی داشتیم. با اینکه من و همسرم هر دو کار می کردیم با این حال به اندازه پول اجاره خانه، درآمد نداشتیم. گاهی همسرم «پام» از وضع بد زندگی اش انتقاد می کرد. من انتقاد او را درک می کردم. اما حالا پولدار هستیم و وضع مالی خوبی داریم. هر دو در کارمان موفق هستیم. نمی دانم چرا هنوز او ناراحت و گله مند است؟ هر زن دیگری دوست داشت جای او باشد. فقط کارمان دعوا و مشاجره است. وقتی وضع خوبی نداشتیم، خوشبخت تر بودیم. حالا هم قصد داریم که از هم جدا شویم. «کریس» نمی دانست که زن به موج شبیه است. وقتی که با همسرش «پام» ازدواج کرد، گهگاهی موج همسرش فروکش می کرد. در آن شرایط کریس به احساسات همسرش گوش می داد و ناراحتی او را درک می کرد. برای کریس محترم شمردن احساسات منفی همسرش کار آسانی بود چون خود او هم وضعیتی مشابه همسرش داشت. از نظر «کریس» همسرش دلیل خوبی برای ناراحت بودن داشت، زیرا آنها پول کافی در اختیار نداشتند.
نیازهای عاطفی با پول تامین نمی شود
از نظر مریخی ها پول، حلال تمام مشکلات است. وقتی «کریس» و «پام» فقیر بودند و برای تامین امرار معاش زحمت می کشیدند، کریس به درددل همسرش گوش می داد و با او همفکری می کرد و می کوشید تا پول بیشتری به دست آورد و از همین رو، همسرش ناراحت نمی شد، «پام» احساس می کرد که شوهرش واقعا به او توجه دارد. اما هنگامی که وضع مالی آنها بهتر شد، «پام» گهگاهی دچار آشفتگی می شد. «کریس» نمی توانست بفهمد که چرا او هنوز ناراحت است. «کریس» چنین تصور می کرد که چون پولدار شده اند همسرش باید همیشه خوشحال باشد. «پام» گمان می کرد که «کریس» دیگر به او توجه ندارد. «کریس» متوجه این موضوع نشد که پول نمی تواند مانع ناراحتی و آشفتگی همسرش شود. وقتی موج «پام» فرو می نشست، با هم جر و بحث و مشاجره داشتند چون «کریس» عصبانیت و ناراحتی همسرش را بی مورد و نابجا تلقی می کرد. عجیب اینجاست که هرچه آنها پولدارتر شدند، جر و بحث و دعوای آنها نیز بیشتر شد.
وقتی آنها فقیر بودند، عامل اصلی ناراحتی همسرش، پول بود. اما هنگامی که از نظر مالی مشکلی نداشتند و تامین بودند، همسرش توجه خود را بیشتر بر روی کمبودهای عاطفی متمرکز می کرد. این جریان طبیعی، عادی و قابل پیش بینی است.

زن پولدار بیشتر خود را مجاز می داند که ناراحت شود
به یاد می آوردم که در مقاله ای چنین نوشته شده بود: «یک زن پولدار را فقط یک روانپزشک پولدار می تواند به آرامش برساند». وقتی زن به اندازه کافی پول در اختیار دارد، مردم (و به ویژه شوهرش) ناراحتی و و اوقات تلخی او را به هیچ وجه نمی پذیرند. او اجازه ندارد که همانند موج باشد و گهگاهی فروکش کند. همچنین مجاز نیست که احساساتش را کشف کند و در هر یک از جنبه های زندگی اش احساس نیاز بیشتری نماید. از زنی که پولدار است چنین انتظار می رود که در تمامی لحظات خشنود و خرسند باشد، زیرا اگر او در زندگی از آن ثروت فراوان برخوردار نبود، وضع زندگی اش بسیار دشوارتر می شد. چنین انتظاری، هم غیر قابل اجرا و هم نامحترمانه است. بدون توجه به ثروت و دارایی، مقام و جایگاه، امتیازات یا شرایط، زن مجاز است که ناراحت شود و به موجش اجازه دهد تا فروکش کند.
«کریس» وقتی دریافت که می تواند موجب خوشحالی همسرش شود، روحیه اش بهتر شد. او به یاد آورد که وقتی وضع مالی خوبی نداشتند، به احساسات  همسرش احترام می گذاشت و حالا هم که پولدار شده اند، می تواند دوباره همین کار را انجام دهد. او به جای آنکه احساس ناامیدی کند، فهمید که چگونه از همسرش حمایت کند. او صرفا تحت تاثیر این تفکر قرار گرفته بود که پول می بایست همسرش را شاد و خرسند نگه دارد، در صورتی که واقعا توجه و درک او(مهمترین) منبع رضایت و خرسندی همسرش به شمار می رفت.

صفحه 185:
نیازهای اساسی عاشقانه زن و مرد 
در اینجا به گونه های متفاوت عشق اشاره می کنیم:
نیازهای زن: 1 – علاقه 2 – درک 3 – احترام 4 – عشق ورزی 5 – اعتبار 6 – اطمینان خاطر
نیازهای مرد: 1 – اعتماد 2 – پذیرش(باور داشتن) 3 – قدردانی 4 – تحسین 5 – تایید 6 – تشویق

صفحه 193 الی 195:
چگونه زن ندانسته موجب دلسردی شوهرش می شود 
بدون آگاهی از آنچه که برای جنس مخالف اهمیت دارد، زن و مرد نمی دانند که تا چه اندازه ممکن است شریک زندگی شان را ناراحت و آزرده خاطر نمایند. مشاهده می کنیم که هم زنان و هم مردان ندانسته به شیوه هایی با هم ارتباط برقرار می کنند که نامطلوب و دلسرد کننده است. وقتی زن و شوهر به نوع عشقی که به آن نیاز دارند، دست نیابند، به آسانی آزرده خاطر می شوند. زنان معمولا درک نمی کنند که شیوه های برخورد آنها نه تنها موجب حمایت مردان نمی شود بلکه برای آنها آزارنده است. زن ممکن است نسبت به احساسات مرد حساس باشد، اما چون نیازهای اساسی مرد متفاوت با نیازهای خود اوست، لذا به طور غریزی نمی تواند نیازهای مرد را پیش بینی نماید.
زن از راه درک و شناخت نیازهای عاشقانه همسرش می تواند به عوامل نارضایتی و ناخشنودی او بیشتر پی ببرد. در ادامه به فهرستی از شایع ترین اشتباهات ارتباطی زن در زمینه نیازهای اساسی عاشقانه مرد اشاره می کنیم:
اشتباه زن: 
1. زن با ارایه توصیه های ناخواسته، سعی می کند رفتار شوهرش را بهبود بخشد و یا به او کمک کند.
2. زن با مطرح کردن ناراحتی یا احساسات ناخوشایند خویش، می کوشد رفتار مرد را تغییر دهد یا رفتار او را کنترل کند.
3. زن به کارهایی که شوهرش برای او انجام می دهد اشاره نمی کند و فقط از کارهایی که انجام نداده انتقاد و گله می کند.
4. زن رفتار شوهرش را اصلاح می کند و به او می گوید که چه کاری انجام دهد. انگار که او یک بچه است.
5. زن به طور غیر مستقیم احساسات ناراحت کننده خود را با طرح سئوالاتی نیش دار از جمله «چطور توانستی آن را بکنی؟» بیان می کند.
6. وقتی مرد تصمیم می گیرد یا اقداماتی را انجام می دهد، زن درصدد اصلاح مرد و یا انتقاد از او بر می آید.
احساس ناخوشایند مرد:  
1. چون زن دیگر به مرد اعتماد ندارد، مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
2. چون زن همسرش را آنگونه که هست باور ندارد و یا نمی پسندد مرد احساس می کند که مورد بی محبتی همسرش قرار گرفته است.
3. چون زن از همسرش قدردانی و تمجید نمی کند مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
4. چون مرد از سوی همسرش تحسین نمی شود، احساس می کند که مورد بی مهری قرار گرفته است.
5. چون زن کارهای شوهرش را تایید نمی کند، او احساس می کند که مرد خوبی نیست و مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
6. چون زن مرد را تشویق به انجام کارها بنا به سلیقه ی خودش نمی کند، مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
همانگونه که زن به آسانی در زمانی که نیازهای اساسی همسرش را درک نمی کند، دچار اشتباه می شود، مرد نیز اشتباه می کند. مرد معمولا درک نمی کند که شیوه برخورد او با همسرش نامحترمانه و به دور از حمایت است. شاید حتی مرد بداند که همسرش از او دلخور و ناراحت است، اما چون درک نمی کند که چرا همسرش احساس بی مهری می کند و یا به او چه نیاز دارد، لذا نمی تواند رفتارش را تغییر دهد. مرد با شناخت نیازهای اساسی زن می تواند حساس تر باشد و به نیازهای او احترام بیشتری بگذارد. در ادامه به فهرستی از شایع ترین اشتباهاتی که مرد در زمینه نیازهای اساسی عاطفی زنان مرتکب می شوند، اشاره می کنیم:
اشتباه مرد: 
1. مرد به سخنان همسرش گوش نمی دهد، یا به آسانی حواسش پرت می شود و یا سئوالات جالبی مطرح نمی کند.
2. مرد احساسات زن را عمیقا درک نمی کند و درصدد اصلاح آن بر می آید و گمان می کند که او نیازمند راه حل است و به همین دلیل توصیه هایی را ارایه می دهد.
3. مرد گوش می کند اما بعد ناراحت می شود و زن را عامل ناراحتی اش می داند و او را سرزنش می کند.
4. مرد احساسات و نیازهای زن را دست کم می گیرد و به فرزندان یا کارش بیشتر اهمیت می دهد.
5. وقتی زن ناراحت است، مرد توجیه می کند که حق با اوست و زن نباید ناراحت باشد.
6. مرد بعد از گوش دادن به حرفهای همسرش چیزی نمی گوید و یا به دنیال کار خود می رود.
احساس ناخوشایند زن:
1. چون مرد بی دقت است و یا به او اظهار علاقه نمی کند، زن احساس می کند مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
2. چون مرد او را درک نمی کند، احساس می کند که مورد بی مهری شوهرش قرار گرفته است.
3. چون مرد به احساسات او احترام نمی گذارد. زن احساس می کند که مورد بی مهری شوهرش قرار گرفته است.
4. چون مرد عشق خود را به همسرش ابراز نمی کند، زن احساس می کند که مورد بی مهری او قرار گرفته است.
5. چون مرد احساسات زن را نادیده می انگارد، و از نظر او بی اعتبار است، و کاری می کند که زن گمان می کند احساساتش بی مورد است، لذا زن تصور می کند که مورد بی تدبیری قرار گرفته است.
6. چون مرد به همسرش در قبال نیازهایش اطمینان خاطر ندارد، زن احساس ناامنی می کند.

صفحه 200 الی 203:
هنر نیرو بخشیدن به مرد  
همانگونه که مرد باید به منظور برآورده ساختن نیازهای همسرش به حرف های او گوش کند، زن نیز باید هنر نیرو بخشیدن به شوهرش را بیاموزد. هنگامی که زن درصدد حمایت از شوهرش بر می آید، در واقع به او نیرو می بخشد تا آنگونه که باید، باشد. وقتی زن به شوهرش اعتماد می کند و او را باور دارد و مورد تحسین و تقدیر خویش قرار می دهد و او را تایید و تشویق می کند، مورد نیرو می گیرد.
همانند داستان شوالیه زره پوش، بسیاری از زنان می کوشند در جهت پیشرفت شوهرشان به او کمک نمایند، اما ندانسته موجب تضعیف با رنجش و ناراحتی او می شوند. هر تلاشی که در جهت تغییر خلق و خوی مرد صورت می گیرد، موجب برآورده نشدن نیازهای اساسی او می شود.
رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد آن است که هیچ گاه سعی نکنید درصدد تغییر یا اصلاح و پیشرفت او برآیید. شما ممکن است حتما بخواهید او را تغییر دهید، اما هیچ کاری در این مورد انجام ندهید. فقط زمانی این کار را بکنید که او به طور مستقیم و به شکل خاصی از شما تقاضای توصیه نماید و از این راه امکان تغییر او وجود دارد.
اعتماد کنید و پیشنهاد ندهید. در سیاره ونوس، یکی از نشانه های ابراز محبت، ارایه پیشنهاد است. اما در سیاره مریخ اینگونه نیست. زن باید این موضوع را به خاطر سپارد که مرد فقط زمانی پیشنهاد ارایه می دهد که از او مستقیما درخواست شود. یکی از راه های ابراز محبت، اعتماد داشتن به مرد مریخی جهت حل مشکل به سلیقه ی خود اوست. این موضوع بدان معنا نیست که زن ناچار است احساساتش را سرکوب نماید. تا زمانی که زن درصدد تغییر خلق وخوی مرد برنیامده، مجاز است که آزرده خاطر و یا حتی ناراحت باشد. هر اقدامی که زن در جهت تغییر مرد انجام دهد، می تواند زیانبار باشد و هیچ کمکی به مرد نکند. وقتی زن شوهرش را دوست دارد، معمولا در جهت بهبود روابط شان تلاش می کند. او با روحیه شادش، مرد را عاملی برای پیشرفت هایش در نظر می گیرد.
زن به تدریج و آرام آرام شوهرش را به حالت نخست باز می گرداند.

چرا مرد نمی خواهد تغییر کند؟ 
زن می کوشد به شیوه های گوناگون شوهرش را تغییر دهد یا او را اصلاح نماید. زن در این فکر است که تلاش های او در جهت تغییر همسرش، از روی محبت و دوست داشتن است، اما اینگونه نیست و مرد گمان می کند که اختیار از او سلب شده و همسرش بر او تسلط یافته و مورد بی اعتنایی و بی مهری همسرش قرار گرفته است. مرد با پافشاری همسرش را از خود می راند، چون احساس می کند که همسرش او را طرد کرده است. وقتی زن درصدد تغییر خلق و خوی مرد برآیدف مرد آن اعتماد و پذیرشی را که واقعا جهت تغییر یافتن و رشد، به آن نیاز دارد، احساس نمی کند.
وقتی از صدها زن و مردی که در سالن مشاوره حضور دارند، سئوال می کنم، به این نتیجه می رسم که تمامی آنها دارای تجربه ای مشابه هستند. هرچه زن بیشتر تلاش می کند تا مرد را تغییر دهد، مرد بیشتر مقاومت می کند. مشکل اینجاست که وقتی مرد در برابر تلاش های همسرش جهت تغییر او مقاومت می کند، زن واکنش همسرش را اشتباه برداشت می کند. او به اشتباه تصور می کند که مرد تمایلی به تغییر خلق و خوی خویش ندارد و شاید هم چندان به او علاقه مند نیست.
اما حقیقت آن است که مرد در برابر تغییر رفتار و خلق و خوی خودش مقاومت می کند، چون بر این باور است که همسرش او را چندان دوست ندارد. وقتی مرد احساس کند که مورد محبت قرار گرفته و همسرش به او اعتماد دارد و او را مورد تقدیر قرار می دهد و مواردی این چنین، مرد خود بخود شروع به تغییر، رشد و ترقی می کند.

دو نوع مرد، یک نوع رفتار 
دو نوع مرد وجود دارد، یک نوع از مردها، وقتی زن می خواهد آن ها را تغییر دهد، به شدت از خود دفاع می کنند و پافشاری می نمایند. در حالی که نوع دوم، مردهایی هستند که با تغییر خویش موافقند، اما بعد فراموش می کنند و به رفتار گذشته خویش باز می گردند. مرد یا کاملا مقاومت می کند یا مقاومت او حالت انفعالی دارد.
مرد هنگامی که احساس می کند به همان گونه که هست مورد بحث قرار نمی گیرد. به طور خودآگاه یا ناخودآگاه، رفتاری از او سر می زند که مورد قبول نیست. او در درون خود احساس می کند که مجبور است به همین رفتار خود ادامه دهد تا آنکه مورد محبت و پذیرش قرار گیرد.
مرد برای بهبود و اصلاح رفتار خویش نیازمند محبت و پذیرش همسرش است. در غیر اینصورت، او از خودش دفاع می کند و نسبت به رفتارش پافشاری می کند. او باید احساس کند که همان رفتاری را که دارد مورد پسند و پذیرش است، بعد از آن، او در جست و جوی راه هایی برای بهبود و اصلاح رفتار خویش بنابر سلیقه ی خودش می گردد.

مرد نمی خواهد اصلاح شود  
همانگونه که مرد می خواهد توجیه کند که چرا زن نباید ناراحت شود، زن نیز درصدد توجیه این مطلب است که چرا نباید به شیوه ای که خودش می خواهد، رفتار نماید. همانطور که مرد به اشتباه درصدد «تعمیر» زن بر می آید، زن نیز به اشتباه می کوشد مرد را اصلاح و بهتر نماید.
مرد از دید مریخی ها به مسایل می نگرد. مریخی ها ضرب المثلی دارند با این مضمون: «سری را که درد نمی کند، دستمال نمی بندند». وقتی زن می کوشد مرد را تغییر دهد، مرد به یاد این ضرب المثل خود می افتد و اینکه همسرش تصور می کند که او دچار سردرد شده است. به همین دلیل مرد ناراحت می شود و موضعی کاملا دفاعی می گیرد. او گمان می کند که از سوی همسرش مورد بی مهری قرار گرفته است.
بهترین راه کمک به مرد جهت رشد و بالندگی آن است که به هیچ وجه درصدد تغییر او برنیایید. مرد نیازمند آن است که با وجود تمام نواقص اش مورد پذیرش و پسند قرار گیرد. البته پذیرش نواقص یک فرد کار آسانی نیست، به ویژه زمانی که می دانیم می تواند آن نواقص را برطرف کند. با این حال، وقتی بدانیم که بهترین راه کمک به مرد جهت رشد و بالندگی آن است که به هیج وجه درصدد تغییر او برناییم، پذیرش نواقص او آسانتر می شود.

صفحه 207: 
همواره به زن و شوهرها اکیدا توصیه می کردم که از جر و بحث با یکدیگر پرهیز کنند. وقتی زن و شوهر ارتباط جنسی ندارند، در زمان جر و بحث و مشاجره، بی طرفانه تر به موضوع می نگرند، اما وقتی ارتباط عاطفی و به ویژه جنسی با یکدیگر برقرار می کنند، رفتار یکدیگر را به دل می گیرند.

صفحه 211:  
چهار شیوه برای جلوگیری از ناراحتی   
به طور کلی، افراد به کمک چهار روش می توانند از بروز ناراحتی در هنگام جر و بحث، جلوگیری کنند. این چهار روش عبارت است از: جنگ و دعوا، فرار، ظاهرفریبی و تسلیم شدن. هر یک از این روش ها دارای فایده ای کوتاه مدت است، اما در دراز مدت پیامدهای زیانباری دارد.



صفحه 185:   
نیازهای اساسی عاشقانه زن و مرد
در اینجا به گونه های متفاوت عشق اشاره می کنیم:
نیازهای زن: 1 – علاقه 2 – درک 3 – احترام 4 – عشق ورزی 5 – اعتبار 6 – اطمینان خاطر
نیازهای مرد: 1 – اعتماد 2 – پذیرش(باور داشتن) 3 – قدردانی 4 – تحسین 5 – تایید 6 – تشویق

صفحه 193 الی 195:   
چگونه زن ندانسته موجب دلسردی شوهرش می شود
بدون آگاهی از آنچه که برای جنس مخالف اهمیت دارد، زن و مرد نمی دانند که تا چه اندازه ممکن است شریک زندگی شان را ناراحت و آزرده خاطر نمایند. مشاهده می کنیم که هم زنان و هم مردان ندانسته به شیوه هایی با هم ارتباط برقرار می کنند که نامطلوب و دلسرد کننده است. وقتی زن و شوهر به نوع عشقی که به آن نیاز دارند، دست نیابند، به آسانی آزرده خاطر می شوند. زنان معمولا درک نمی کنند که شیوه های برخورد آنها نه تنها موجب حمایت مردان نمی شود بلکه برای آنها آزارنده است. زن ممکن است نسبت به احساسات مرد حساس باشد، اما چون نیازهای اساسی مرد متفاوت با نیازهای خود اوست، لذا به طور غریزی نمی تواند نیازهای مرد را پیش بینی نماید.
زن از راه درک و شناخت نیازهای عاشقانه همسرش می تواند به عوامل نارضایتی و ناخشنودی او بیشتر پی ببرد. در ادامه به فهرستی از شایع ترین اشتباهات ارتباطی زن در زمینه نیازهای اساسی عاشقانه مرد اشاره می کنیم:
اشتباه زن:
1. زن با ارایه توصیه های ناخواسته، سعی می کند رفتار شوهرش را بهبود بخشد و یا به او کمک کند.
2. زن با مطرح کردن ناراحتی یا احساسات ناخوشایند خویش، می کوشد رفتار مرد را تغییر دهد یا رفتار او را کنترل کند.
3. زن به کارهایی که شوهرش برای او انجام می دهد اشاره نمی کند و فقط از کارهایی که انجام نداده انتقاد و گله می کند.
4. زن رفتار شوهرش را اصلاح می کند و به او می گوید که چه کاری انجام دهد. انگار که او یک بچه است.
5. زن به طور غیر مستقیم احساسات ناراحت کننده خود را با طرح سئوالاتی نیش دار از جمله «چطور توانستی آن را بکنی؟» بیان می کند.
6. وقتی مرد تصمیم می گیرد یا اقداماتی را انجام می دهد، زن درصدد اصلاح مرد و یا انتقاد از او بر می آید.
احساس ناخوشایند مرد:
1. چون زن دیگر به مرد اعتماد ندارد، مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
2. چون زن همسرش را آنگونه که هست باور ندارد و یا نمی پسندد مرد احساس می کند که مورد بی محبتی همسرش قرار گرفته است.
3. چون زن از همسرش قدردانی و تمجید نمی کند مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
4. چون مرد از سوی همسرش تحسین نمی شود، احساس می کند که مورد بی مهری قرار گرفته است.
5. چون زن کارهای شوهرش را تایید نمی کند، او احساس می کند که مرد خوبی نیست و مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
6. چون زن مرد را تشویق به انجام کارها بنا به سلیقه ی خودش نمی کند، مرد احساس می کند که مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
همانگونه که زن به آسانی در زمانی که نیازهای اساسی همسرش را درک نمی کند، دچار اشتباه می شود، مرد نیز اشتباه می کند. مرد معمولا درک نمی کند که شیوه برخورد او با همسرش نامحترمانه و به دور از حمایت است. شاید حتی مرد بداند که همسرش از او دلخور و ناراحت است، اما چون درک نمی کند که چرا همسرش احساس بی مهری می کند و یا به او چه نیاز دارد، لذا نمی تواند رفتارش را تغییر دهد. مرد با شناخت نیازهای اساسی زن می تواند حساس تر باشد و به نیازهای او احترام بیشتری بگذارد. در ادامه به فهرستی از شایع ترین اشتباهاتی که مرد در زمینه نیازهای اساسی عاطفی زنان مرتکب می شوند، اشاره می کنیم:
اشتباه مرد:
1. مرد به سخنان همسرش گوش نمی دهد، یا به آسانی حواسش پرت می شود و یا سئوالات جالبی مطرح نمی کند.
2. مرد احساسات زن را عمیقا درک نمی کند و درصدد اصلاح آن بر می آید و گمان می کند که او نیازمند راه حل است و به همین دلیل توصیه هایی را ارایه می دهد.
3. مرد گوش می کند اما بعد ناراحت می شود و زن را عامل ناراحتی اش می داند و او را سرزنش می کند.
4. مرد احساسات و نیازهای زن را دست کم می گیرد و به فرزندان یا کارش بیشتر اهمیت می دهد.
5. وقتی زن ناراحت است، مرد توجیه می کند که حق با اوست و زن نباید ناراحت باشد.
6. مرد بعد از گوش دادن به حرفهای همسرش چیزی نمی گوید و یا به دنیال کار خود می رود.
احساس ناخوشایند زن:
1. چون مرد بی دقت است و یا به او اظهار علاقه نمی کند، زن احساس می کند مورد بی مهری همسرش قرار گرفته است.
2. چون مرد او را درک نمی کند، احساس می کند که مورد بی مهری شوهرش قرار گرفته است.
3. چون مرد به احساسات او احترام نمی گذارد. زن احساس می کند که مورد بی مهری شوهرش قرار گرفته است.
4. چون مرد عشق خود را به همسرش ابراز نمی کند، زن احساس می کند که مورد بی مهری او قرار گرفته است.
5. چون مرد احساسات زن را نادیده می انگارد، و از نظر او بی اعتبار است، و کاری می کند که زن گمان می کند احساساتش بی مورد است، لذا زن تصور می کند که مورد بی تدبیری قرار گرفته است.
6. چون مرد به همسرش در قبال نیازهایش اطمینان خاطر ندارد، زن احساس ناامنی می کند.

صفحه 200 الی 203:   
هنر نیرو بخشیدن به مرد
همانگونه که مرد باید به منظور برآورده ساختن نیازهای همسرش به حرف های او گوش کند، زن نیز باید هنر نیرو بخشیدن به شوهرش را بیاموزد. هنگامی که زن درصدد حمایت از شوهرش بر می آید، در واقع به او نیرو می بخشد تا آنگونه که باید، باشد. وقتی زن به شوهرش اعتماد می کند و او را باور دارد و مورد تحسین و تقدیر خویش قرار می دهد و او را تایید و تشویق می کند، مورد نیرو می گیرد.
همانند داستان شوالیه زره پوش، بسیاری از زنان می کوشند در جهت پیشرفت شوهرشان به او کمک نمایند، اما ندانسته موجب تضعیف با رنجش و ناراحتی او می شوند. هر تلاشی که در جهت تغییر خلق و خوی مرد صورت می گیرد، موجب برآورده نشدن نیازهای اساسی او می شود.
رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد آن است که هیچ گاه سعی نکنید درصدد تغییر یا اصلاح و پیشرفت او برآیید. شما ممکن است حتما بخواهید او را تغییر دهید، اما هیچ کاری در این مورد انجام ندهید. فقط زمانی این کار را بکنید که او به طور مستقیم و به شکل خاصی از شما تقاضای توصیه نماید و از این راه امکان تغییر او وجود دارد.
اعتماد کنید و پیشنهاد ندهید. در سیاره ونوس، یکی از نشانه های ابراز محبت، ارایه پیشنهاد است. اما در سیاره مریخ اینگونه نیست. زن باید این موضوع را به خاطر سپارد که مرد فقط زمانی پیشنهاد ارایه می دهد که از او مستقیما درخواست شود. یکی از راه های ابراز محبت، اعتماد داشتن به مرد مریخی جهت حل مشکل به سلیقه ی خود اوست. این موضوع بدان معنا نیست که زن ناچار است احساساتش را سرکوب نماید. تا زمانی که زن درصدد تغییر خلق وخوی مرد برنیامده، مجاز است که آزرده خاطر و یا حتی ناراحت باشد. هر اقدامی که زن در جهت تغییر مرد انجام دهد، می تواند زیانبار باشد و هیچ کمکی به مرد نکند. وقتی زن شوهرش را دوست دارد، معمولا در جهت بهبود روابط شان تلاش می کند. او با روحیه شادش، مرد را عاملی برای پیشرفت هایش در نظر می گیرد.
زن به تدریج و آرام آرام شوهرش را به حالت نخست باز می گرداند.

چرا مرد نمی خواهد تغییر کند؟
زن می کوشد به شیوه های گوناگون شوهرش را تغییر دهد یا او را اصلاح نماید. زن در این فکر است که تلاش های او در جهت تغییر همسرش، از روی محبت و دوست داشتن است، اما اینگونه نیست و مرد گمان می کند که اختیار از او سلب شده و همسرش بر او تسلط یافته و مورد بی اعتنایی و بی مهری همسرش قرار گرفته است. مرد با پافشاری همسرش را از خود می راند، چون احساس می کند که همسرش او را طرد کرده است. وقتی زن درصدد تغییر خلق و خوی مرد برآید مرد آن اعتماد و پذیرشی را که واقعا جهت تغییر یافتن و رشد، به آن نیاز دارد، احساس نمی کند.
وقتی از صدها زن و مردی که در سالن مشاوره حضور دارند، سئوال می کنم، به این نتیجه می رسم که تمامی آنها دارای تجربه ای مشابه هستند. هرچه زن بیشتر تلاش می کند تا مرد را تغییر دهد، مرد بیشتر مقاومت می کند. مشکل اینجاست که وقتی مرد در برابر تلاش های همسرش جهت تغییر او مقاومت می کند، زن واکنش همسرش را اشتباه برداشت می کند. او به اشتباه تصور می کند که مرد تمایلی به تغییر خلق و خوی خویش ندارد و شاید هم چندان به او علاقه مند نیست.
اما حقیقت آن است که مرد در برابر تغییر رفتار و خلق و خوی خودش مقاومت می کند، چون بر این باور است که همسرش او را چندان دوست ندارد. وقتی مرد احساس کند که مورد محبت قرار گرفته و همسرش به او اعتماد دارد و او را مورد تقدیر قرار می دهد و مواردی این چنین، مرد خود بخود شروع به تغییر، رشد و ترقی می کند.

دو نوع مرد، یک نوع رفتار
دو نوع مرد وجود دارد، یک نوع از مردها، وقتی زن می خواهد آن ها را تغییر دهد، به شدت از خود دفاع می کنند و پافشاری می نمایند. در حالی که نوع دوم، مردهایی هستند که با تغییر خویش موافقند، اما بعد فراموش می کنند و به رفتار گذشته خویش باز می گردند. مرد یا کاملا مقاومت می کند یا مقاومت او حالت انفعالی دارد.
مرد هنگامی که احساس می کند به همان گونه که هست مورد بحث قرار نمی گیرد. به طور خودآگاه یا ناخودآگاه، رفتاری از او سر می زند که مورد قبول نیست. او در درون خود احساس می کند که مجبور است به همین رفتار خود ادامه دهد تا آنکه مورد محبت و پذیرش قرار گیرد.
مرد برای بهبود و اصلاح رفتار خویش نیازمند محبت و پذیرش همسرش است. در غیر اینصورت، او از خودش دفاع می کند و نسبت به رفتارش پافشاری می کند. او باید احساس کند که همان رفتاری را که دارد مورد پسند و پذیرش است، بعد از آن، او در جست و جوی راه هایی برای بهبود و اصلاح رفتار خویش بنابر سلیقه ی خودش می گردد.

مرد نمی خواهد اصلاح شود
همانگونه که مرد می خواهد توجیه کند که چرا زن نباید ناراحت شود، زن نیز درصدد توجیه این مطلب است که چرا نباید به شیوه ای که خودش می خواهد، رفتار نماید. همانطور که مرد به اشتباه درصدد «تعمیر» زن بر می آید، زن نیز به اشتباه می کوشد مرد را اصلاح و بهتر نماید.
مرد از دید مریخی ها به مسایل می نگرد. مریخی ها ضرب المثلی دارند با این مضمون: «سری را که درد نمی کند، دستمال نمی بندند». وقتی زن می کوشد مرد را تغییر دهد، مرد به یاد این ضرب المثل خود می افتد و اینکه همسرش تصور می کند که او دچار سردرد شده است. به همین دلیل مرد ناراحت می شود و موضعی کاملا دفاعی می گیرد. او گمان می کند که از سوی همسرش مورد بی مهری قرار گرفته است.
بهترین راه کمک به مرد جهت رشد و بالندگی آن است که به هیچ وجه درصدد تغییر او برنیایید. مرد نیازمند آن است که با وجود تمام نواقص اش مورد پذیرش و پسند قرار گیرد. البته پذیرش نواقص یک فرد کار آسانی نیست، به ویژه زمانی که می دانیم می تواند آن نواقص را برطرف کند. با این حال، وقتی بدانیم که بهترین راه کمک به مرد جهت رشد و بالندگی آن است که به هیج وجه درصدد تغییر او برناییم، پذیرش نواقص او آسانتر می شود.

صفحه 207:   
همواره به زن و شوهرها اکیدا توصیه می کردم که از جر و بحث با یکدیگر پرهیز کنند. وقتی زن و شوهر ارتباط جنسی ندارند، در زمان جر و بحث و مشاجره، بی طرفانه تر به موضوع می نگرند، اما وقتی ارتباط عاطفی و به ویژه جنسی با یکدیگر برقرار می کنند، رفتار یکدیگر را به دل می گیرند.

صفحه 211:   
چهار شیوه برای جلوگیری از ناراحتی
به طور کلی، افراد به کمک چهار روش می توانند از بروز ناراحتی در هنگام جر و بحث، جلوگیری کنند. این چهار روش عبارت است از: جنگ و دعوا، فرار، ظاهرفریبی و تسلیم شدن. هر یک از این روش ها دارای فایده ای کوتاه مدت است، اما در دراز مدت پیامدهای زیانباری دارد.

صفحه 216 الی 220:      


این صفحه در حال کامل شدن است