آیا شهر تهران به سرنوشت قوم سبأ دچار خواهد شد؟
دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۲:۲۰ ق.ظ
چند وقت پیش توفیق پیش آمد در جوار ملکوتی حضرت امام رضا(ع) به زیارت یکی از اولیای الهی مدفون در جوار آن امام رئوف برسم. مدت های زیادی از آشنا شدن من با این بزرگمرد دوران معاصر نمی گذرد که مرا آن چنان شیفته و مجذوب خود کرده بود که هیچ یک از عرفای دوران، این چنین نبودند. وقتی بر سر قبر این بزرگمرد حاضر شدم از ایشان خواستم صفحه ای از قرآن که مد نظرشان هست را برایم باز کند تا نکته ای و درسی از ایشان بگیرم و بروم.
پس از نیت کردن، دست بردم و اتفاقی و جالب، سوره «الرحمن» آمد. شروع به خواندن سوره «الرحمن» کردم. می دانید که قرائت سوره «الرحمن» برای اموات خیلی توصیه شده است. وقتی دستم رفت و صفحه سوره «الرحمن» آمد سورپرایز شدم. البته با شناختی که از این مرد الهی و مرید اهل بیت(علیهم السلام) داشتم انتظاری غیر از این نداشتم. که اگر غیر از این می شد تعجب می کردم. بعد از قرائت این سوره و تقدیم آن به روح ایشان، دوباره از شیخ خواستم که مرا راهنمایی کند. صفحه ای از قرآن آمد و من هم هر دو صفحه را خواندم و شماره صفحه را در ذهن سپردم. هر قدر درباره محتوای این صفحه فکر کردم و اینکه چه ارتباطی با من دارد چیزی به ذهنم نرسید. مجدد فردا به سر قبر شیخ آمدم و از وی خواستم صفحه ای از قرآن که به نظرش می رسد برایم خوب است را باز کند. با اینکه قرآنی که برداشتم با قرآن دیروز فرق می کرد و اصلا من به یاد دیروز نبودم، مجدد همان صفحه دیروز آمد. این اتفاق مرا به فکر فرو برد. در این مدت مرتب به تفاسیر قرآن کریم مراجعه کردم تا ببینم منظور شیخ از این صفحه برای من چه بوده؟ تا اینکه دیروز به نکته ای برخوردم که اندکی برای زندگی شخصی ام راهگشا بود. اتفاق این بود که دختری با ماشین مدل بالا با دوست پسرش در اصفهان در خیابان، کورس گذاشته بودند که در حین کورس شان در خیابان های شهر، با ماشین پرایدی تصادف می کنند و بعد از تصادف به جای پشیمانی و شرمندگی در برابر قتل یک انسان بی گناه، با پررویی و وقاحت، براحتی جلوی افسر راهنمایی رانندگی می گوید که ماشین را نبرید دیه اش را می دهم! ( + ) یعنی به جایی رسیده ایم که طبقه ای در جامعه ما ایجاد شده است که بویی از انسانیت نبرده و فقط همه چیز را با پول و مال می سنجد. این اتفاق مرا سوق داد که این پست از مطلب وبلاگم را به تحلیل این موضوع بپردازم.
مرور و بازخوانی آیات این دو صفحه:
1- آیه هشتم: بَلِ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ ﴿٨﴾
کسانى که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.
>>> اشاره به بی ایمانی مردم: اشاره به عذاب
2- آیه نهم: إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ ﴿٩﴾
اگر بخواهیم، آنان را در زمین فرومىبریم، یا قطعههایى از آسمان را بر سرشان فرود مىآوریم. همانا در این [تهدید]، براى هر بنده توبهکارى عبرت و نشانهاى است.
>>> اشاره به عذاب
3- قَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ ۖ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَشِمَالٍ ۖ کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُوا لَهُ ۚ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ﴿١٥﴾
براى قوم سَبَأ در محل سکونتشان نشانهاى [از قدرت و رحمت الهى] بود: دو باغ از راست و چپ. [به آنان گفتیم:] «از روزى پروردگارتان بخورید و براى او شکرگزار باشید. شهرى پاک و پروردگارى آمرزنده.»
>>> اشاره به رفاه زدگی قوم سبأ و تمرکز اشرافیت و سرمایه داران در آن// اشاره به متدین بودن قوم سبا در ابتدا و منحرف شدن آنها درانتها
4- فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَوَاتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِیلٍ ﴿١٦﴾
پس [از خداوند] روىگرداندند. و ما بر آنان سیل [ویرانگر] عَرِم را فرستادیم و دو باغستان آنان را به دو باغ که میوههاى تلخ و [درختان] شوره گز و اندکی از درخت سدر داشت، تبدیل کردیم.
>>> رویگردانی مردم (ثروتمندان و قدرتمندان) از خدا (روی آوردن به اشرافی گری)
>>> اشاره به عذاب
5- ذَٰلِکَ جَزَیْنَاهُم بِمَا کَفَرُوا ۖ وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ ﴿١٧﴾
آن [کیفر] را به سزاى آن که کافر شدند و ناسپاسى کردند، به آنان دادیم. و آیا جز ناسپاس را کیفر مىدهیم؟
>>> کیفر در ازای ناسپاسی برای قومی که به اشرافی گری روی آورده بودند
>>> اشرافی گری و فاصله طبقاتی = کفر = کیفر
6- وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ ۖ سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ ﴿١٨﴾ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿١٩﴾
و میان مردم سبأ و مناطقى که در آن برکت قرار داده بودیم، آبادىهایى [بههم پیوسته] آشکار بود، و سفر در میان قریهها را متناسب و به اندازه مقرّر کرده بودیم. [و به آنان گفتیم:] «در این مناطق، شبها و روزها با ایمِنی سفر کنید.»
پس گفتند: «پروردگارا! میان سفرهاى ما فاصله بیانداز!» [تا در سفرها نیاز به زاد و توشه باشد، و برترى دارا بر ندار روشن شود،] و [اینگونه آنان] بر خویشتن ستم کردند. پس ما آنان را [موضوع] داستانهایى [براى عبرت دیگران] قرار دادیم. و آنان را به کلّى پراکنده و متلاشى کردیم. در این [ناسپاسى آنان و قهر ما] نشانههایى براى هر شکیبای سپاسگزارى است.
>>> اشاره به آبادانی و امنیت بالای قوم سبا
>>> پدیدار شدن فرهنگ اشرافی گری و خودبرتر بینی در قوم سبا، سرآغاز نابودی
>>> نابودی محل تمرکز اشراف گرایان باعث نابودی کل قوم شان شد (یعنی اگر شهرهای اصلی ثروتمندان نابود شود کل سیستم شان متلاشی می شود و بالتبع مردم نیز متفرق می شوند.)
7- وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٢٠﴾
و البتّه ابلیس گمان خود را [برای گمراهی انسان] بر آنان تحقّق یافته دید، پس جز گروه اندکى از مؤمنان، همگى از او پیروى کردند.
>>> اکثریت مردم با سیاست های قوم سبا همراه بودند و اقلیتی از متدینین و حق گرایان، با قوم سبأ همراهی نکردند. (این اقلیت را امروز در زمانه خودمان، امل و عقب افتاده تلقی می کنند).
8- وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ ۗ وَرَبُّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ﴿٢١﴾
و ابلیس هیچگونه تسلّط و غلبهاى بر آنان نداشت. [کار او تنها وسوسه و دادن ایده ها و افکار خود است،] تا کسى را که به آخرت ایمان دارد [و در برابر وسوسههاى او مقاومت مىکند،] از کسى که نسبت به آخرت در تردید است، معلوم کنیم. و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است.
>>> اشاره به وجه مشترک مردم قوم سبا در از یاد بردن آخرت و دنیا گرایی محض
9- قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ ۖ لَا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِن شِرْکٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِیرٍ ﴿٢٢﴾
بگو: «کسانى را که به جای خدا [معبود] پنداشتهاید، بخوانید. آنان به میزان ذرّهاى مالک چیزى در آسمان و زمین نیستند. و شریکها [ى خیالى شما] در [ادارهى] زمین و آسمان هیچگونه مشارکتى ندارند. و از میان آنها هیچ پشتیبانى براى خداوند نیست.»
>>> اشاره به لزوم مد نظر داشتن خدا در معادلات و نه مسائل مادی مثل خونه و طلا و ماشین و بیزینس.
http://tanzil.net/#34:22
خصوصیات بارز قوم سبا رو مجدد لیست می کنیم:
متدین بودن در ابتدا و بی دین شدن در انتها
رفاه زدگی
رواج فرهنگ اشرافی گری
فاصله طبقاتی
از یاد بردن آخرت
تمرکز اشراف گرایان در یک شهر (در زمان ما در مراکز شهری)
همراهی آحاد مردم با این فرهنگ دنیاپرستانه
فقط اقلیتی ناچیز، به پشت پرده ماجرا پی بردند و از قوم سبا دوری کردند
ماجرای قوم سبا را در لینک های زیر بخوانید:
http://wikifeqh.ir/قوم_سبأ
https://fa.wikipedia.org/wiki/سبا
https://sarallah.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIBLIST&RADIF=0000038444
ویژگی های جدیدی به قوم سبا اضافه می کنیم:
وجود دو رودخانه در سمت چپ و راست شهر (نکات: خوش آب و هوا بودن شهر، سیل خیز بودن شهر)
مهندسی سد سازی از مظاهر تمدن سبا (مثل سد سازی و انرژی هسته ای در زمانه ما)
عوامل مختلفی می تواند مثل باران شدید، ضعیف شدن سازه و ... می تواند باعث نابودی یک منطقه متمرکز شود.
منطقه یمن که امروز بسیار خشک و کم آب هست روزگاری بسیار پرآب بوده است (یعنی مناطق زمین در دوره های مختلف زمین دچار تغییر آب و هوایی می شوند.)
تهران را بررسی کنیم:
رفاه زدگی در بین عموم به ارزش تبدیل شده و کسی که وضع مالی خوبی ندارد اصلا آدم حساب نمی شود. هر قدر هم کمالات و انسانیت داشته باشد باز هم فرهنگ غالب اینطور فکر می کند که فقط کسانی که وضع مالی خوبی دارند باید تحویل گرفته شوند.
فرهنگ اشرافی گری به لطف تلویزیون و ماهواره و چشم و هم چشمی هم به شدت جا افتاده است. کافی است این فرهنگ را در خرید جهیزیه و مهریه های نجومی و رفاه طلبی دختران امروزی و نرخ بالای طلاق جستجو کنید.
فاصله طبقاتی هم چیز آشنایی است. یک جوان در یک شرکت خصوصی ماهی 3 میلیون حقوق بگیرد و در این حال صاحب شرکت صاحب میلیاردها تومان ثروت باشد. بانک ها روز بروز ثروتمند شوند و افراد متصل به شبکه رباخوار بانکی نیز همینطور. و عموم مردم روز بروز بدبخت تر.
امروز اشراف گرایان عموما درمناطق خاصی متمرکز هستند. مثلا در هر منطقه شهری تهران، محله ای گرانتر است. مثلا لواسان و منطقه 1 و 2 گرانتر از بقیه نقاط هستند. حالا اگر شما در منطقه ای نزدیک میدان شوش یا شهرری یا شهرستان های اطراف تهران زندگی می کنید باید سرتان را پایین بگیرید و با شرمندگی آدرستان را به این و آن بدهید.
عموم مردم هم این را به عنوان فرهنگی خوب و قابل قبول پذیرفته اند. کتاب های زیادی هم برای توجیه این مدل و راه های رسیدن به این سبک زندگی نوشته شده است.
و فقط اقلیتی ناچیز با این سیاست همراهی نمی کنند. امروز حتی بین پاسداران و برخی روحانیون متصل هم می بینید که با این فرهنگ همراهی می کنند. لذا این فرهنگ فقط مختص ثروتمندان و فراماسونر ها و جهود ها و بی دین ها نیست.
نشانه های بدی از ویژگی های قوم سبا در مردم تهران و شهرهای مشابه دیده می شود. کافی است سری به اینستاگرام مردم در تلگرام ببینید چقدر ساده زیستی و تدین و کمک به یکدیگر و احسان و ... ارزش روز است؟ در عوض عکس یادگاری با ماشین، تبلت گران قیمت، لباس مد روز، خانه و لوازم خانه مد روز و ... .
چه خطراتی تهران را تهدید می کند؟
زلزله:
- فعال بودن گسل های تهران و تاخیر 30 ساله در آزاد شدن انرژی گسل ها: http://yon.ir/1hAOo
- هشدار آیت الله خوشوقت مبنی بر زلزله ویرانگر تهران: http://www.shafaf.ir/fa/news/19016/
آتش فشان دماوند:
افزایش احتمال فوران دماوند: yon.ir/qvz59
سیل:
- وجود چندین سد بزرگ در اطراف تهران
فرورفتگی زمین:
- نشست زمین بر اثر مکش زیاد آب توسط شهرداری و طرح جمع آوری فاضلاب شهری
- سوختگی زمین بر اثر خشکسالی
کاهش جمعیت:
- کاهش جمعیت جوان و مهاجرت آنها
- تغییر بافت دینی جمعیت
- افزایش آمار دزدی و سرقت
- کاهش ازدواج و رشد روابط خلاف شرع
- افزایش آمار طلاق و درگیری های خانوادکی
- آمار چشمگیر کلاهبرداری و دزدی و اختلاس و ...
- روند رو به رشد کاهش امنیت
نتیجه گیری:
وضعیت امروز تهران از جنبه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، شباهت بسیار زیادی با قوم سبأ دارد. این روند در حال رشد است و تحولات بد فرهنگی به مدد دولت ها و مجالس و مسئولان دنیاگرا و تغییر ذائقه فرهنگی مردم و نسل جدید، شدت گرفته است.
راهکار چیست؟
مهاجرت از تهران به مناطقی که خصوصیات فوق را نداشته باشند. به نظر می رسد در شرایط فعلی به غیر از شهرهایی مثل تهران و اصفهان و شیراز و تبریز، بقیه شهرها کمتر دچار چنین فرهنگی باشند.
اگر به هر دلیلی دچار بلایای فوق الذکر شویم، نه تنها زندگی مان مرگبار می شود بلکه مجبور به مهاجرت می شویم. پس بهتر است تا دیر نشده تصمیم بگیریم و از تهران برویم. چند وقت پیش که زلزله ای خفیف، تهران را لرزاند مردم یکپارچه همه از خانه هایشان گریختند. حالا فرض کنید اگر شب بخوابید و صبح خانه هایتان ویران شده باشد زندگی تا چطور می شود؟ آیا باز هم فرصت فروش خانه و مهاجرت از تهران به شهری دیگر را دارید؟ چقدر طول می کشد تا امداد رسانی به تهرانی ها انجام شود و آیا ممکن است شما در گرسنگی بمیرید؟ یا چقدر می توانید آن هنگام به شهری دیگر بروید؟
مطالب مرتبط:
- از رژه ماشینهای میلیاردی در بالای شهر تا گاریهای قدیمی در پایین شهر
https://www.youtube.com/watch?v=zvmelMrE-Vg
- پورشه قاتل سرریز اشرافیت از مدیریت به کف خیابان
http://kayhan.ir/fa/news/160826
پس از نیت کردن، دست بردم و اتفاقی و جالب، سوره «الرحمن» آمد. شروع به خواندن سوره «الرحمن» کردم. می دانید که قرائت سوره «الرحمن» برای اموات خیلی توصیه شده است. وقتی دستم رفت و صفحه سوره «الرحمن» آمد سورپرایز شدم. البته با شناختی که از این مرد الهی و مرید اهل بیت(علیهم السلام) داشتم انتظاری غیر از این نداشتم. که اگر غیر از این می شد تعجب می کردم. بعد از قرائت این سوره و تقدیم آن به روح ایشان، دوباره از شیخ خواستم که مرا راهنمایی کند. صفحه ای از قرآن آمد و من هم هر دو صفحه را خواندم و شماره صفحه را در ذهن سپردم. هر قدر درباره محتوای این صفحه فکر کردم و اینکه چه ارتباطی با من دارد چیزی به ذهنم نرسید. مجدد فردا به سر قبر شیخ آمدم و از وی خواستم صفحه ای از قرآن که به نظرش می رسد برایم خوب است را باز کند. با اینکه قرآنی که برداشتم با قرآن دیروز فرق می کرد و اصلا من به یاد دیروز نبودم، مجدد همان صفحه دیروز آمد. این اتفاق مرا به فکر فرو برد. در این مدت مرتب به تفاسیر قرآن کریم مراجعه کردم تا ببینم منظور شیخ از این صفحه برای من چه بوده؟ تا اینکه دیروز به نکته ای برخوردم که اندکی برای زندگی شخصی ام راهگشا بود. اتفاق این بود که دختری با ماشین مدل بالا با دوست پسرش در اصفهان در خیابان، کورس گذاشته بودند که در حین کورس شان در خیابان های شهر، با ماشین پرایدی تصادف می کنند و بعد از تصادف به جای پشیمانی و شرمندگی در برابر قتل یک انسان بی گناه، با پررویی و وقاحت، براحتی جلوی افسر راهنمایی رانندگی می گوید که ماشین را نبرید دیه اش را می دهم! ( + ) یعنی به جایی رسیده ایم که طبقه ای در جامعه ما ایجاد شده است که بویی از انسانیت نبرده و فقط همه چیز را با پول و مال می سنجد. این اتفاق مرا سوق داد که این پست از مطلب وبلاگم را به تحلیل این موضوع بپردازم.
مرور و بازخوانی آیات این دو صفحه:
1- آیه هشتم: بَلِ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ ﴿٨﴾
کسانى که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.
>>> اشاره به بی ایمانی مردم: اشاره به عذاب
2- آیه نهم: إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ ﴿٩﴾
اگر بخواهیم، آنان را در زمین فرومىبریم، یا قطعههایى از آسمان را بر سرشان فرود مىآوریم. همانا در این [تهدید]، براى هر بنده توبهکارى عبرت و نشانهاى است.
>>> اشاره به عذاب
3- قَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ ۖ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَشِمَالٍ ۖ کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُوا لَهُ ۚ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ﴿١٥﴾
براى قوم سَبَأ در محل سکونتشان نشانهاى [از قدرت و رحمت الهى] بود: دو باغ از راست و چپ. [به آنان گفتیم:] «از روزى پروردگارتان بخورید و براى او شکرگزار باشید. شهرى پاک و پروردگارى آمرزنده.»
>>> اشاره به رفاه زدگی قوم سبأ و تمرکز اشرافیت و سرمایه داران در آن// اشاره به متدین بودن قوم سبا در ابتدا و منحرف شدن آنها درانتها
4- فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَوَاتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِیلٍ ﴿١٦﴾
پس [از خداوند] روىگرداندند. و ما بر آنان سیل [ویرانگر] عَرِم را فرستادیم و دو باغستان آنان را به دو باغ که میوههاى تلخ و [درختان] شوره گز و اندکی از درخت سدر داشت، تبدیل کردیم.
>>> رویگردانی مردم (ثروتمندان و قدرتمندان) از خدا (روی آوردن به اشرافی گری)
>>> اشاره به عذاب
5- ذَٰلِکَ جَزَیْنَاهُم بِمَا کَفَرُوا ۖ وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ ﴿١٧﴾
آن [کیفر] را به سزاى آن که کافر شدند و ناسپاسى کردند، به آنان دادیم. و آیا جز ناسپاس را کیفر مىدهیم؟
>>> کیفر در ازای ناسپاسی برای قومی که به اشرافی گری روی آورده بودند
>>> اشرافی گری و فاصله طبقاتی = کفر = کیفر
6- وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ ۖ سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ ﴿١٨﴾ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿١٩﴾
و میان مردم سبأ و مناطقى که در آن برکت قرار داده بودیم، آبادىهایى [بههم پیوسته] آشکار بود، و سفر در میان قریهها را متناسب و به اندازه مقرّر کرده بودیم. [و به آنان گفتیم:] «در این مناطق، شبها و روزها با ایمِنی سفر کنید.»
پس گفتند: «پروردگارا! میان سفرهاى ما فاصله بیانداز!» [تا در سفرها نیاز به زاد و توشه باشد، و برترى دارا بر ندار روشن شود،] و [اینگونه آنان] بر خویشتن ستم کردند. پس ما آنان را [موضوع] داستانهایى [براى عبرت دیگران] قرار دادیم. و آنان را به کلّى پراکنده و متلاشى کردیم. در این [ناسپاسى آنان و قهر ما] نشانههایى براى هر شکیبای سپاسگزارى است.
>>> اشاره به آبادانی و امنیت بالای قوم سبا
>>> پدیدار شدن فرهنگ اشرافی گری و خودبرتر بینی در قوم سبا، سرآغاز نابودی
>>> نابودی محل تمرکز اشراف گرایان باعث نابودی کل قوم شان شد (یعنی اگر شهرهای اصلی ثروتمندان نابود شود کل سیستم شان متلاشی می شود و بالتبع مردم نیز متفرق می شوند.)
7- وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٢٠﴾
و البتّه ابلیس گمان خود را [برای گمراهی انسان] بر آنان تحقّق یافته دید، پس جز گروه اندکى از مؤمنان، همگى از او پیروى کردند.
>>> اکثریت مردم با سیاست های قوم سبا همراه بودند و اقلیتی از متدینین و حق گرایان، با قوم سبأ همراهی نکردند. (این اقلیت را امروز در زمانه خودمان، امل و عقب افتاده تلقی می کنند).
8- وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ ۗ وَرَبُّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ﴿٢١﴾
و ابلیس هیچگونه تسلّط و غلبهاى بر آنان نداشت. [کار او تنها وسوسه و دادن ایده ها و افکار خود است،] تا کسى را که به آخرت ایمان دارد [و در برابر وسوسههاى او مقاومت مىکند،] از کسى که نسبت به آخرت در تردید است، معلوم کنیم. و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است.
>>> اشاره به وجه مشترک مردم قوم سبا در از یاد بردن آخرت و دنیا گرایی محض
9- قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ ۖ لَا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِن شِرْکٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِیرٍ ﴿٢٢﴾
بگو: «کسانى را که به جای خدا [معبود] پنداشتهاید، بخوانید. آنان به میزان ذرّهاى مالک چیزى در آسمان و زمین نیستند. و شریکها [ى خیالى شما] در [ادارهى] زمین و آسمان هیچگونه مشارکتى ندارند. و از میان آنها هیچ پشتیبانى براى خداوند نیست.»
>>> اشاره به لزوم مد نظر داشتن خدا در معادلات و نه مسائل مادی مثل خونه و طلا و ماشین و بیزینس.
http://tanzil.net/#34:22
خصوصیات بارز قوم سبا رو مجدد لیست می کنیم:
متدین بودن در ابتدا و بی دین شدن در انتها
رفاه زدگی
رواج فرهنگ اشرافی گری
فاصله طبقاتی
از یاد بردن آخرت
تمرکز اشراف گرایان در یک شهر (در زمان ما در مراکز شهری)
همراهی آحاد مردم با این فرهنگ دنیاپرستانه
فقط اقلیتی ناچیز، به پشت پرده ماجرا پی بردند و از قوم سبا دوری کردند
ماجرای قوم سبا را در لینک های زیر بخوانید:
http://wikifeqh.ir/قوم_سبأ
https://fa.wikipedia.org/wiki/سبا
https://sarallah.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIBLIST&RADIF=0000038444
ویژگی های جدیدی به قوم سبا اضافه می کنیم:
وجود دو رودخانه در سمت چپ و راست شهر (نکات: خوش آب و هوا بودن شهر، سیل خیز بودن شهر)
مهندسی سد سازی از مظاهر تمدن سبا (مثل سد سازی و انرژی هسته ای در زمانه ما)
عوامل مختلفی می تواند مثل باران شدید، ضعیف شدن سازه و ... می تواند باعث نابودی یک منطقه متمرکز شود.
منطقه یمن که امروز بسیار خشک و کم آب هست روزگاری بسیار پرآب بوده است (یعنی مناطق زمین در دوره های مختلف زمین دچار تغییر آب و هوایی می شوند.)
تهران را بررسی کنیم:
رفاه زدگی در بین عموم به ارزش تبدیل شده و کسی که وضع مالی خوبی ندارد اصلا آدم حساب نمی شود. هر قدر هم کمالات و انسانیت داشته باشد باز هم فرهنگ غالب اینطور فکر می کند که فقط کسانی که وضع مالی خوبی دارند باید تحویل گرفته شوند.
فرهنگ اشرافی گری به لطف تلویزیون و ماهواره و چشم و هم چشمی هم به شدت جا افتاده است. کافی است این فرهنگ را در خرید جهیزیه و مهریه های نجومی و رفاه طلبی دختران امروزی و نرخ بالای طلاق جستجو کنید.
فاصله طبقاتی هم چیز آشنایی است. یک جوان در یک شرکت خصوصی ماهی 3 میلیون حقوق بگیرد و در این حال صاحب شرکت صاحب میلیاردها تومان ثروت باشد. بانک ها روز بروز ثروتمند شوند و افراد متصل به شبکه رباخوار بانکی نیز همینطور. و عموم مردم روز بروز بدبخت تر.
امروز اشراف گرایان عموما درمناطق خاصی متمرکز هستند. مثلا در هر منطقه شهری تهران، محله ای گرانتر است. مثلا لواسان و منطقه 1 و 2 گرانتر از بقیه نقاط هستند. حالا اگر شما در منطقه ای نزدیک میدان شوش یا شهرری یا شهرستان های اطراف تهران زندگی می کنید باید سرتان را پایین بگیرید و با شرمندگی آدرستان را به این و آن بدهید.
عموم مردم هم این را به عنوان فرهنگی خوب و قابل قبول پذیرفته اند. کتاب های زیادی هم برای توجیه این مدل و راه های رسیدن به این سبک زندگی نوشته شده است.
و فقط اقلیتی ناچیز با این سیاست همراهی نمی کنند. امروز حتی بین پاسداران و برخی روحانیون متصل هم می بینید که با این فرهنگ همراهی می کنند. لذا این فرهنگ فقط مختص ثروتمندان و فراماسونر ها و جهود ها و بی دین ها نیست.
نشانه های بدی از ویژگی های قوم سبا در مردم تهران و شهرهای مشابه دیده می شود. کافی است سری به اینستاگرام مردم در تلگرام ببینید چقدر ساده زیستی و تدین و کمک به یکدیگر و احسان و ... ارزش روز است؟ در عوض عکس یادگاری با ماشین، تبلت گران قیمت، لباس مد روز، خانه و لوازم خانه مد روز و ... .
چه خطراتی تهران را تهدید می کند؟
زلزله:
- فعال بودن گسل های تهران و تاخیر 30 ساله در آزاد شدن انرژی گسل ها: http://yon.ir/1hAOo
- هشدار آیت الله خوشوقت مبنی بر زلزله ویرانگر تهران: http://www.shafaf.ir/fa/news/19016/
آتش فشان دماوند:
افزایش احتمال فوران دماوند: yon.ir/qvz59
سیل:
- وجود چندین سد بزرگ در اطراف تهران
فرورفتگی زمین:
- نشست زمین بر اثر مکش زیاد آب توسط شهرداری و طرح جمع آوری فاضلاب شهری
- سوختگی زمین بر اثر خشکسالی
کاهش جمعیت:
- کاهش جمعیت جوان و مهاجرت آنها
- تغییر بافت دینی جمعیت
- افزایش آمار دزدی و سرقت
- کاهش ازدواج و رشد روابط خلاف شرع
- افزایش آمار طلاق و درگیری های خانوادکی
- آمار چشمگیر کلاهبرداری و دزدی و اختلاس و ...
- روند رو به رشد کاهش امنیت
نتیجه گیری:
وضعیت امروز تهران از جنبه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، شباهت بسیار زیادی با قوم سبأ دارد. این روند در حال رشد است و تحولات بد فرهنگی به مدد دولت ها و مجالس و مسئولان دنیاگرا و تغییر ذائقه فرهنگی مردم و نسل جدید، شدت گرفته است.
راهکار چیست؟
مهاجرت از تهران به مناطقی که خصوصیات فوق را نداشته باشند. به نظر می رسد در شرایط فعلی به غیر از شهرهایی مثل تهران و اصفهان و شیراز و تبریز، بقیه شهرها کمتر دچار چنین فرهنگی باشند.
اگر به هر دلیلی دچار بلایای فوق الذکر شویم، نه تنها زندگی مان مرگبار می شود بلکه مجبور به مهاجرت می شویم. پس بهتر است تا دیر نشده تصمیم بگیریم و از تهران برویم. چند وقت پیش که زلزله ای خفیف، تهران را لرزاند مردم یکپارچه همه از خانه هایشان گریختند. حالا فرض کنید اگر شب بخوابید و صبح خانه هایتان ویران شده باشد زندگی تا چطور می شود؟ آیا باز هم فرصت فروش خانه و مهاجرت از تهران به شهری دیگر را دارید؟ چقدر طول می کشد تا امداد رسانی به تهرانی ها انجام شود و آیا ممکن است شما در گرسنگی بمیرید؟ یا چقدر می توانید آن هنگام به شهری دیگر بروید؟
مطالب مرتبط:
- از رژه ماشینهای میلیاردی در بالای شهر تا گاریهای قدیمی در پایین شهر
https://www.youtube.com/watch?v=zvmelMrE-Vg
- پورشه قاتل سرریز اشرافیت از مدیریت به کف خیابان
http://kayhan.ir/fa/news/160826
۹۸/۰۲/۳۰