دفتر مشق

روزهای زندگی

روزهای زندگی

دفتر مشق

* بسم الله الرحمن الرحیم
* دفتر مشق روزهای زندگـی
* نویسنده: مهندس سید ابوالفضل هاشمی
* شروع بلاگری از 18 آبان 1391 پنج شنبه

آخرین نظرات

چرا زن ها و دختران تهرانی، اینقدر خشن اند؟

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۵ ب.ظ
سالها پیش، چندین ماه به عنوان بازرس BRT در زیر مجموعه یکی از شرکت های خصوصی مشغول فعالیت بودم. بعضا به خاطر نیاز نیروها برای رفتن به دستشویی، بجای آنها در ایستگاه می ایستادم. به همین خاطر شناخت نسبتا جامعی از محلات مختلف تهران و مردم آنها دارم. در طول آن ماه ها شاهد بودم که طرز برخورد مردم در محلات مختلف تهران با هم فرق دارد. مثلا در برخی مناطق، احتمال دزدی بیشتر است و در برخی نیز کمتر. در برخی مناطق، عامه مردم فرهنگ پایین تری در برخورد و مواجهه با همنوعان دیگر دارند و در برخی کمتر. 

به عنوان نمونه در مناطقی که به اصطلاح مذهبی تر بودند و مساجد و هیأت های بیشتری بود، برخورد مردم برای پرداخت کرایه خود سردتر بود و فرار بیشتری را شاهد بودیم. البته ارتباط مستقیمی نیز با مناطق مذهبی با وضعیت ضعیف اقتصادی مردم نیز وجود دارد. مثلا در منطقه 12 در حوالی میدان خراسان، وضعیت مالی مردم در محدوده متوسط رو به پایین است و افراد پولدار در این محلات بسیار کم هستند. و در محلاتی از شهر تهران که آمار فحشا نیز بسیار بالاتر است (مثل محله در خط BRT ترمینال جنوب – م جمهوری – پارک وی) احتمال دزدی نیز به مراتب بالاتر است.

یا به عنوان نمونه، چیز دیگری که تجربه کردیم این بود که پیرمرد ها و پیر زن ها اصلا آدم های منطقی ای نیستند و هر قدر به آنها چیزی را بگویید و برایشان استدلال بیاورید باز هم کار خودشان را می کنند. لذا هر قدر سن انسان بالا می رود میزان خودخواهی و نفهمی اش نیز بالاتر می رود مگر آنکه فرهنگ و عقل سالمی داشته باشد.

اما موضوع دیگری که من به عینه و به کرات تجربه کردم این است که طرز مواجهه زنان و دختران در همه مناطق به مراتب از نحوه مواجهه مردان بدتر بود. این چیزی بود که مرا به نوشتن این مطلب سوق داد.
در جامعه ما، خشونت مردان عموما در مواقع حاد و زمانی که یک مرد نسبت به فرد دیگر متنفر باشد رخ می دهد. خشونت مردان به ندرت ولی با کمیت زیادی رخ می دهد که طی آن یک مرد با شخصی دیگر به زد و خورد یکدیگر می پردازند. هر چند امروزه، با قوانین سخت گیرانه از دعواها و خشونت های قدیمی کاسته شده و کمتر کسی ترجیح می دهد شخص دیگری را بزند ولی با این وجود نیز اگر دعوایی رخ دهد، یک درگیری فیزیکی خواهد بود یا منجر به جراحت می شود و یا جنایت.
Imageاما این مسئله در بین زنان و دختران به کلی فرق دارد. در حال حاضر در بین زنان خبری از خشونت های فیزیکی نیست (هر چند آمار آن رو به افزایش است) ولی نوع خشونت زنان در مواجهه با آقایان، تقریبا در همه موارد به شکل زبانی و روانی بوده که تقریبا هیچ راه ممکنی برای ثابت کردن و محکوم کردن آن وجود ندارد. 

من به سبب تجربه ام به کرات در ایستگاه های BRT شاهد برخوردهای خشک و زننده زنان در کرایه ندادن، کارت نزدن و حتی پیچاندن بودم. موارد زیادی از این دست به یادم هست. مثلا ممکن بود اگر به مردی تذکر می دادید محترمانه به شما پاسخ می داد ولی عموما، تعداد زیادی از زن ها ترجیح می دهند با غرور و تکبر، اصلا جواب طرف شان را ندهند. یا توجهی به او نکنند و کار خودشان را کنند. یا با لحن و حرکت خشن چشم و ابرو، با شما برخورد کنند و گرفتن کرایه را به دلایل مختلف رد می کنند.

مثلا موارد زیادی سراغ داشتیم از زنان کارمند بازنشسته که «کارت منزلت الکترونیکی» خود را به دختر و پسرشان می دادند تا آنها از کارت شان استفاده کنند و وقتی خودشان می آمدند کارت نمی زدند و می گفتند که ما بازنشسته شدیم و سالها به این نظام خدمت کرده ایم. وقتی به آنها می گفتیم که "رایگان که کار نکرده ای پولش را گرفتی و با اشتغالت، یک مرد را بیکار کرده ای" خودشان را به نفهمی می زدند و سکوت می کردند.
Imageنمونه دیگر از طرز برخورد خشن زنان با مردان در صندلی های قسمت عقب اتوبوس هاست. مثلا اگر مردی به دلیل نبود جا به قسمت زنان برود و بنشیند سریع با واکنش تند زن های فمینیست چادری مواجه می شویم که آقا، اینجا جای شما نیست! ولی اگر همان خانم با شوهرش در قسمت مردان بنشیند هیچ کس واکنش نشان نمی دهد.

نمونه دیگر از برخورد خشن زنان این است که هر وقت بخواهند که کاری را انجام دهند، آدرس بپرسند یا در اتوبوس به راننده بگویند که ایستگاه نگه دار، با لحنی طلبکارانه خطاب به مردان می کنند و از مردان می خواهند و سوالات خود را می پرسند. بدون آنکه از زنان دیگر این خواسته را مطرح کنند. گویا مردان نوکران آنها هستند.

نمونه دیگر از برخورد های خشن زنان را می توان در خانواده ها دید. نیاز نیست جای دوری بروید. خواهر شما یا حتی مادر شما می تواند یکی از این زن های خشن باشد. این دسته از زن ها همه را مقصر می دانند جز خودشان را. نتیجه برخورد این دسته از زن ها را می توان در لجاجت و گوشه نشینی های شوهرانشان برای فرار از دست این زنان جستجو کرد. آنها در خانه با صدایی کلفت و لحنی دعواگونه با شوهر و فرزندانشان برخورد می کنند و اصلا در صدا و منش آنها، لطافت و ریزه کاری های زنانه نیست.

من به کرات از اینگونه رفتارهای زشت و زننده را از زنان و دختران دیده ام، ولی هیچگاه در آقایان چنین رفتارهایی را ندیده ام (یا خیلی کم). در بسیاری از موارد ممکن است شما با فردی برخورد کنید و ظاهرا وی را آدمی خوش ذوق، متین و آرام تلقی کنید ولی به محض آنکه با وی ازدواج کنید، انواع حملات زبانی و روانی به شکل های مختلف به سمت شما سرازیر می شود. همان فردی که تا دیروز، وی را آدمی مهربان تلقی می کردید به یکباره پس از ازدواج، خلاقیت مدیریتش گل می کند و هر روز با لحنی کلفت و ضمخت به شما دستور می دهد. گویا شما نوکر و بنده او هستید و او سرور شما!! شاید برایتان عجیب بیاید ولی حتی ممکن است برادر، خواهرش را نشناسد ولی به محض اینکه مدتی با چنین زنی همخانه شوید، وی را به خوبی خواهید شناخت. اینگونه رفتارها از کودکی از مادر به دختر به ارث می رسد و دخترها رفتارها و کنش های طلبکارانه از مرد و پسر مقابل خودشان را می آموزند. آنها از کودکی خشن و نفهم می شوند و اینگونه رفتار کردن را نوعی هوشمندی و تدبیر می دانند که در مواجهه با جنس مخالف به خوبی جواب می دهد! آنها از کودکی می آموزند که حتی حجاب شان را هم نه بخاطر دین و ایمان، بلکه بخاطر ضدیت با جنس مرد بر سر کنند. یا اگر ساپورت پوش می شوند و موهای خویش را بیرون می ریزند یک گوشه هایی از مردستیزی در نظرات و دلایلشان از انتخاب اینگونه پوشش می توان دریافت. 
Imageاین مردستیزی و تنفر پنهان زنان و دختران تهرانی از مردان و پسران، حتی به رسانه ها کشیده شده است و زنان و دختران تهرانی که 80 درصد تحریریه های خبرگزاری ها و خبرنگاران را تشکیل می دهند اظهارات و نظرات مردستیزانه خود را در رسانه ها نیز علنی کرده اند. به عنوان مثال، تیترهای ضد مرد که در آن به جنسیت مردان اشاره شده باشد به کرات در صفحات روزنامه ها، مجلات، نشریات و سایت های خبری خودنمایی می کند. در حالی که هیچگاه در خبرهایی که رویکرد منفی دارند به جنسیت زن اشاره صریح نمی شود و یا زنان به عنوان قربانی معرفی می شوند که از گذشته خود پشیمان اند و در حال گریه کردن هستند. یا در بخش نظرات سایت های خبری به خوبی با نظرات مردستیزانه و زن سالارانه مواجه خواهید شد که مرتب به شکل های مختلف، جنسیت و حقوق مرد را تحقیر می کنند ولی هیچگاه به جنسیت زنان انتقاد نمی کنند و حتی در بسیاری از سایت های خبری، نظرات منتقدانه را نیز نمایش نمی دهند.

فارغ از اینکه اینگونه کنش ها از سوی زنان در مواجهه با مردان، باعث طلاق عاطفی بین زنان و مردان متاهل در خانواده ها می گردد و در جامعه نیز به بی تفاوتی تدریجی پسرها و مردها نسبت به زنان منجر می گردد. در نتیجه همین رفتارها، روز بروز بر آمار مردان بی توجه به زنان در جامعه افزوده می شود. دیگر مثل قدیم، مردان بخاطر زنان حنجره شان باد نمی کند، کسی بخاطر نگاه کردن و تجاوز به زنان ککش نمی گزد و حتی اگر دیگر زنی به شما اظهار علاقه کند برای شما جذابیتی ندارد.

چندی پیش در اتوبوس نشسته بودم، یک خانمی بیش از 5 بار گفت که آقا، آقا ... . من دیدم آقایان زیادی در اتوبوس نشسته اند و اصلا سرم را برنگرداندم. آن خانم پس از اینکه دید هیچ مردی به او جواب نمی دهد رو کرد به زنان دیگر گفت که چرا مردها اینطوری شده اند؟! خانم دیگری به او رو کرد و گفت پسر من هم همینطور است و اگر صدایش کنی جوابت را نمی دهد!!

نکته عبرت آموز در قهر و بی میلی پسران تهرانی نسبت به همنوعان دختر است. آمار پسرانی که مجرد زندگی می کنند سر به فلک کشیده است و از هر سه پسر تهرانی، بنا به آمارهای منتشره از سوی رسانه های زن سالار، یکی مجرد زندگی می کند. با وجودی که بسیاری از آنها توانایی تشکیل یک خانواده کوچک را دارند ولی آنها حاضر نیستند «آرامش مجردی» خود را با حضور موجودی که ممکن است کمی ظاهر جذابی داشته باشد ولی باطن هیولایی دارد بهم زنند. آنها زنان و دختران و مادران و خواهرانشان را شناخته اند. فهمیده اند که ازدواج کردن با همنوعان آنها امری خطیر و ریسکی بزرگ است. به همین خاطر ترجیح می دهند تنها بمانند و تنها بمیرند تا اینکه هر روز با فرشته عذاب مواجه شوند و لحن طلبکارانه و صورت اخم آلود و برخورد قهرانه وی را شاهد باشند.

البته این روند در شهرستان ها کمتر است و دختران شهرستانی نسبت به دختران تهرانی، روحیه ای معتدل تر و لطیف تر دارند ولی به دلیل آنکه فرهنگ منحط و فاسد تهرانی ها در حال صادر شدن به شهرها و شهرستان های دیگر است دیر یا زود، زنان شهرستان های دیگر نیز در صورت دوری نگزیدن از فرهنگ زن سالار تهرانی، به این بلیه دچار می شوند.
Imageچیزی که در این بین غیر قابل انکار است تاثیر اشتغال و مشارکت اقتصادی زنان (که عمدتا برای خودخواهی های خودشان و نه کمک به خانواده) است که به شدت روحیه آنها را دستخوش تغییر می کند. اگر در پیرامون تان دقت کنید زنان، هر قدر تفکر اقتصادی و منفعت طلبانه قوی تری داشته باشند به همان نسبت روحیه لطیف زنانه و دخترانه در آنها کمرنگ تر است و به همان میزان، خوی سرکوبگرانه و دیکتاتورانه شان بیشتر است. مثلا پیشنهاد می کنم طرز برخورد زنان فروشنده در شرکت های خصوصی را با زنان خانه دار مقایسه کنید. شاید حکمت دین اسلام مبنی بر پرهیز دادن زنان مومن و مسلمان برای حضور در بیرون از خانه و اشتغال را بتوان از این رهگذر ارزیابی کرد.
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۱
سید ابوالفضل هاشمی

فمینیسم

نظرات  (۲۶)

موردی که الان میتونم بهختون بگم اینه که شغل و حرفه هارو جدا کنید در بعضی موارد شغل نه تنها لطافت روان زن رو کم نمیکنه بلکه بهش اضافه هم میکنه...
مثل پرستاری.معلمی.هنرمندیو...
پاسخ:
ممنون از نظرتان. ولی من به این نتیجه رسیده ام که مثلا در بین زن هایی که خانه دار هستند و دغدغه زیادی در مسائل اقتصادی دارند (مثلا می خوان در همه زمینه های اقتصادی شوهرشان دخالت کنند) لطافت روحی و روانی کمتری دارند.
در زمینه پرستاری، شغل بسیار سخت و طاقت فرسایی است و به نظرم اصلا اینطور نیست. آن هم با شیفت های مرتب و دائمی در بیمارستان با بیماران. دیگه حال و حوصله ای نمی مونه برای خانواده. یکی از آشنایان ما پرستار بود پس از ازدواج کلا بوسید گذاشت کنار.
در زمینه معلمی هم همینطور. من کسی را می شناسم که معلم است و به دلیل سر و کله زدن با دانش آموزان به شدت پرخاشگر و عصبی شده است. بنده خدا بیماری قلبی هم گرفته و رگ قلبش گشاد شده از بس در کلاس داده زده است.
در زمینه هنرمندی هم متاسفانه شغل -با عرض پوزش- کثیفی است و آدم خوب و زن سالم و سنتی و خانه دار و مومن در بین آنها خیلی کم است. من که سراغ ندارم.
درسته که شغل برای زنان باعث افزایش میزان خود خواهی و اعتماد به نفس میشه ولی شاید بهتر ه راجع به این که چرا زن ها به این سمت میرن هم فکر کنید شما به عنوان یه مرد فقط به اشتغال یه مرد فکر میکنید که نون آور باشه ولی چرا این وسط زن ها رو وابسطه ی اقتصادی به مرد ها میکنید ؟وقتی در جامعه ای زندگی میکنیم که کسی که پول دارد و در جامعه است حرف شنوی دارد تمایل زنان به این استقلال اقصادی هم جای اعتراضی ندارد زیرا چه بسی زن هایی که با تحصیلات بالا هم اندازه با 10 مرد کار میکنند و بازدهی دارند ولی باز هم در معرض تبعیض جنسیتی هستند
کمی تند رفتید. بهتره مشکلات رو ریشه ای نگاه کنید. من شخصن وقتی سوار BRT میشم عصبی میشم چون میبینم این اتوبوسها جای مردها چهار پنج برابر جای زنها صندلی داره، یا اینکه توی خانواده میبینیم زنها به راحتی طلاق داده میشن و به مرد اجازه زن دوم گرفتن داده میشه، خب منی که این چیزا رو میبینم کم کم احساسم تغییر میکنه چون قدرت اجرایی ندارم قوانین رو عوض کنم، اما میتونم احساسم رو تغییر بدم. نتیجش همین میشه که شما گفتی، یعنی زنان متنفر و پرخاشگر. میدونی مثل چیه؟ سالهای سال توی جامعه این فکر رو منتشر کردن که زن از لحاظ فیزیولوژیک نمیتونه همزمان با دوتا مرد باشه اما مرد میتونه، و همش با ایمیل و رسانه و .... سعی کردن کار مردها رو توی چند همسری بودن موجه نشون بدن و بگن زنها نمیتونن با دوتا مرد باشن. میدونی نتیجه ش چی شد؟ زنها انقدر قدرت نداشتن که بر علیه این تفکر مبارزه کنن بنابراین کار دیگه ای کردن، ثابت کردن یه زن میتونه با چهار تا و حتی بیشتر هم رابطه داشته باشه و شوهر هم داشته باشه!!! نتیجش این شده که الان همه زنهای شوهردار دوست پسر دارن و همونهایی که میخواستن به زنها بگن کار مردای چند همسره قانونیه، موندن توش که چیکار کنن!!! ببین ریشه هر مشکلی چیه عزیزم، کاری نکنین که نتونین جمعش کنین.
پاسخ:
ممنون از نظرتان. مساحت در نظر گرفته شده در اتوبوس های BRT برای مردان و زنان در همه خطوط (به استثنای خط تهرانپارس آزادی) یکسان است. فقط تعداد صندلی های آقایان در برخی خطوط (مثل خاوران آزادی) اندکی بیشتر است. ولی در عوض فضای باز کمتری دارد و ضمنا دو درب دارد. این را ما در مطلب زیر ارزیابی کردیم:
http://charchoob.blog.ir/post/10
همچنین در رابطه با مجوز ازدواج دوم و روابط نامشروع زنان باید به عرضتان برسانم که این چیزی که شما می گویید فقط محدود به زنان مدرن و امروزی است و دختران و زنان مومن اینطور نیستند. این دستور شرعی است و دلایل زیادی وجود دارد که درباره آن به بحث و تبادل نظر پرداخت. من قصد ورود به آنها را ندارم. فقط می شود در یک جمله اظهار نظر شما را خلاصه کرد هر قدر زن فمینیست تر باشد خشن تر است. پس درود بر زنان و دختران سنتی و متدین.
دقیقا.من با شما موافقم.حریم های بین زن و مرد هم وجود نداره در بین تهرانی ها.
چقدر شما مردها ساده اید. خدا رو شاهد میگیرم من موارد زیادی بین دوستای مومنم سراغ دارم که طرف نماز شب میخونه، اما داره خیانت میکنه. توجیهشم اینه که عاشق شده و نمیتونه بچش رو ول کنه، پس خیانت میکنه. شما مردا موجودات ساده ای هستید، با یه چادر و یه سجاده میشه یه عمر سرتون رو شیره مالید. اتفاقاً توی همون شهرستانها خیانت بیداد میکنه. من بخاطر کارم یه مدت توی یکی از شهرستانهای بسته توی غرب زندگی کردم. دوست روانپزشکی داشتم که میگفت من اینجا هر روز میخوام شاخ در بیارم انقده مردم راحت خیانت میکنن و انقده این زنای دهاتی راحت س ک س دارن با همسایه و ...تازه پیش روانپزشکم میان. شما یکم دوری از فضای جامعه. فکر میکنی مشکل حجابه. اما یه چیزی رو بلد نیستی، که چادر ستارالعیوبه، و یه قانون نانوشته هست بین زنها: چادر بپوش و آزادیت رو جشن بگیر. من خودم چادر میپوشم، اما تا بحال کسی رو تشویق به چادری بودن نکردم، یا به مردی از نزدیکانم توصیه نکردم که زن شهرستانی بگیر یا چادری یا زن تهرانی و مانتویی، برادر من، شما کی میخوای ذهنت رو باز کنی؟ کی میخوای بفهمی زن قبل از زن بودن، انسانه؟ یا مرد قبل از مرد بودن، انسانه؟ کی میخوای قضایا رو قبل از جنسیت، انسانی نگاه کنی؟ تمام حکمهای کلی، غلط هستن، همه ی زنها، همه ی مردها، همه ی کردها، همه ی .... اینها رو بریز دور، کمی بی قضاوت و تعصب شرایط رو درک کن. فکرت رو باز بگذار و برای یک روز هم که شده، قبل از مردن، بی تعصب زندگی کن، نه بعنوان یه مرد یا یه زن، فقط به عنوان یه آدم
پاسخ:
ممنون از نظرتان. من نگفتم زن چادری خوب است. در مطلبم زنان چادری را با زنان بدپوشش نیز قیاس کرده ام و شبیه هم دانسته ام در بسیاری از شئون. اشاره ای که من کردم به زنان مومن و سنتی بود چیزی که قرآن کریم نیز به آن توصیه کرده است. ضمن اینکه بحث بر سر خشن بودن و نبودن زنان بود و نه خیانت.
همچنین برایم جالب است که شما براحتی به زنان شهرستانی برچسب خیانت می زنید. اگر در شهرستان خیانت باشد (که من منکر نیستم) به خاطر یکی صادر شدن فرهنگ فاسد و غربی تهرانی ها به شهرستان هاست (از طریق صدا و سیما و دانشگاه ها و روزنامه ها و سایت ها و  ...) است. ضمنا در شهرستان ها خیانت به شدت کمتر از تهران است. ضمن اینکه اکثر زنان تهرانی زنان پاکدامنی هستند ولی خیلی خشن هستند.
ضمنا برایم تعجب دارد که شما ابتدا در نظر قبلی تان در همین مطلب از خیانت کردن زنان دفاع کردید ولی بعد آمده و این اتهام را به زنان شهرستانی زده اید که درصد طلاق و رشد جمعیت و فرزند آوری شان از تهرانی ها بسیار بیشتر است. من تعجب می کنم از مواضع شما. از یک سو از خیانت کردن حمایت می کنید و آن را توجیه می کنید و از سویی دیگر از همین اتهام برای بدجلوه دادن زنان شهرستانی استفاده می کنید. همانا مکر زنان بسیار عظیم است(قرآن کریم).
دقیقن بفرمایید من کجا از خیانت دفاع کردم؟!!!! من فقط دلایل زیاد شدن خشونت رو مقایسه کردم با دلایل زیاد شدن خیانت. نه جدی من توی کدوم قسمت حرفام از خیانت دفاع کردم؟!!! من میگم دلیل اصلی زیاد شدن خشونت اونهایی هستن که سعی میکنن زنها رو محروم نگه دارن، و دلیل اصلی زیاد شدن خیانت هم همون مردایی هستن که مدام ایه و حدیث میارن که زن نمیتونه خیانت کنه. حرف من اینه که دلیل رفتارا رو بهتره بررسی کنیم نه اینکه خود رفتار رو نقد کنیم. شما آدم باسوادی بنظر میرسید، تعجب میکنم که منو متهم به دفاع از خیانت میکنید!!!! اصلن من تمام حرفام رو پس میگیرم، کاملن حق با شماس. زنهای تهرانی خشن هستن، اونهم بی دلیل. مرد میتونه با چند تا زن باشه ولی زن اصلن نمیتونه، اگر هم راجع به خیانت چیزی شنیدیم یا زنه تهرانی و بدحجاب بوده یا دروغه. در ضمن من خودم شهرستانی هستم آقای محترم، هفت جدم هم شهرستانی هستن. تهمت زدن خیلی راحته اما کاش جوابش هم توی دنیای دیگه به همین راحتی باشه. خانم شیرازی که انتقاد میکنی از تهرانی ها، گاهی غروبا سری به ملاصدرا بزن، شاید از بین رفتن حریم بین زن و مرد رو بهتر ببینی.
اینهم حکایتی از دفتر سوم مثنوی مولوی، حسن ختام بحثمون:
حضرت عیسی مسیح(ع) هراسان در حال دویدن بود و از چیزی فرار می‌کرد، بین راه فردی جلوی ایشان را می‌گیرد و می‌گوید، از برای چه اینچنین می‌دوی؟ آن هم هراسان و مضطرب؟!
حضرت عیسی به او پاسخ می‌دهد، اینگونه؛ از دست آدمی نادان و احمق می‌گریزم.
آن مرد گفت؛ تو آن مسیحی نیستی که کور و کر را شفا می‌دهی، تو آن نیستی که سر غیب و اسم اعظم می‌دانی و آن را که بر مرده می‌خوانی، زنده می‌شود؟
حضرت عیسی(ع) پاسخ می‌دهد؛ آری من همانم.
آن مرد دوباره می‌پرسد؛ پس از که می‌ترسی که اینگونه می‌گریزی؟
حضرت مسیح(ع) اینگونه پاسخش می‌دهد؛ با سر غیب و اسم اعظم همه آنها را انجام دادم، اما با همه مهربانی خود هزاران بار آن را بر فردی نادان و احمق خواندم اما درمان نشد.
آن مرد باز پرسید؛ چرا دفعات پیش چنان شد و اثر کرد، اما این بار اثر نکرد، هر دوی آنها رنج و عذابی است؟
حضرت عیسی(ع) این بار پاسخی داد بس عمیق؛ رنج حماقت قهر خداوند است، اما رنج کوری و کری ابتلا و آزمایشی برای انسان است. ابتلا موجب می‌شود که رحمت خداوند به جوش آید و از گناهان درگذرد، اما حماقت و نادانی، رنجی است که موجب صدمه به خود و دیگر ا نسان‌ها می‌شود.
ان شاء الله که در زمره نادانان نباشیم.خدانگهدار

بعضی قسمتهای مطلب خیلی اقراق آمیز بود. مثلا تو مترو کوپه اول و آخر مخصوص خانم هاست اما بقیه کوپه ها مخصوص عموم هست نه فقط آقایون . اون دوتاکوپه  برای ا ین مخصوص خانم ها هست که درشرایط ازدحام تو قطار ازتماس فیزیکی بین خانم ها وآقایون جلوگیری بشه و یک عده از آقایون که دنبال تمایلات جنسی شون هستند نتونن ازفرصت سو استفاده کنند.از اون قسمت  که برای عموم هست خانمها معمولا زمانی استفاده میکنن که همراه یک مرد باشند یا اون قسمت خلوت باشه که خیالشون راحت باشه که مجبور به تماس فیزیکی با آقایون نیستند.

خیلی خنده داره که کسی فکر کنه از قطارمترو ،با این همه کوپه فقط دو تاکوپه برای خانمهاست وبقیه برای آقایون!!!!،

پاسخ:
برای اینکه بفهمید خنده داره یا گریه داره لطف کنید صبح به مترو سر بزنید تا عینا از نزدیک مشاهده کنید که جمعیت آقایون از 4.5 واگن فعلی مترو که از نظر شما مخصوص عام است کمتر هست یا خیر؟ 
همچنین اگر قرار بر پیشگیری از سوء استفاده جنسی هست باید ابتدا حجاب خانم ها را بطور کامل اصلاح کرد و مترو تهران باید با خانم های ساپورت پوش هم برخورد داشته باشد چون منجر به تحریک جنسی اقایان می شود. و اگر چنین نیست می توان هر کسی که به خانمی تعرض کرد یا مزاحمتی ایجاد کرد به کلانتری مترو معرفی شود تا برخورد گردد. ولی اینکه قانونی گذاشته شود که همه مردان را عده ای حیوان شهوت ران تلقی کند و زنان را عده ای انسان مظلوم و فرهیخته و قربانی یک توهین آشکار و یک اقدام مرد ستیزانه و فمینیستی و ضد اخلاقی است. توضیحات بیشتر در متن ارائه شده است.
مطلب جالبی بود.
من هم فکر کی کنم تقصیر خود ما مردا هم هست که یادمون دادن جلوی خانمها بی دلیل کوتاه بیایم و حتی خیلی از مردان هم  در این بحثها از هم حمایت نمی کنند.

مثلا در بحث خشونت الان در کشورهای غربی، خشونت فیزیکی زنان با مردان تقریبا برابر و حتی در بعضی موارد بیشتره.چه در مورد شروع خشونت (یعنی اولین ضربه) و چه دفعات خشونت فیزیکی. در ایران هم مطمئنا اگه تا الان اینطور نشده باشه به زودی میشه
با این حال، خیلیها هنوز فکر می کنند که در هر دعوایی باید طرف زن رو بگیرند.

اگه مردان به خودشون بیان، و ظلم رو نپذیرند، ظالم هم به زانو در می آد.
پاسخ:
احسنت.
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۸ محمد آذرکار
واقعن چرا؟
زن که مظهر لطافت و عاطفه است باید این گونه شود؟؟
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۶ محمد آذرکار
کلن پست خشونت زنان خوندم ، دیدم بالاخره یکی فکرش مثل ما بود .
منم لیسانس کامپیوتر از دانشگاه سراسری بودم اما از نوجوانی در مناطق مختلف تهران کار کردم و همیشه برام سوال بود و هنوزم هست(چرا زنهای ایرنی و بخصوص تهرانی) انقدر مغرورن ، که زنان هیچ کشوری در غرور و طلبکاری به گرد پای اونها نمیرسن!!
بازم ممنون از این مقاله.
۰۹ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۲ یک خانم شهرستانی
سلام. به نظر من مسایل را باید ریشه ی دید. خوب زنهای تهرانی پرخاشگرند اما چرا؟ شهرستانی ها چطوری هستند؟ به نظرم خشونت یک راهکار برای نشان دادن ناکامی درونی است. افرادی که تیپ های عصبی دارند وقتی در شرایط دشوار زندگی قرار می گیرند از خودشون خشم و عصبیت نشان می دهند. سعی می کنند ضعف های خودشان را با نشان دادن یک چهره ی طلبکارانه و جسور پنهان کنند. افرادی که به این دستاویزها می آویزند عموما سالم نیستند و یک نمه شخصیت عصبی دارند. شخصیتهای عصبی نه در تهران که در همه جا پخش هستند. برای بهتر شدن این اوضاع باید نه تنها مصرف گوشت را که خودش باعث خشم و تحریک عصبی می شود کاهش داد ،‌بلکه باید آرامشی در جامعه باشد و از فشارها و استرس های روزانه کم کرد و مادران باید بچه هایشان را نه خیلی لوس کنند و نه خیلی آزاد بگذارند، نه خیلی سختگیری بکنند، خلاصه همه ی شیوه های تربیتی غلط را باید دور ریخت. از تغذیه گرفته تا فرهنگ همه در پرخاشگری های بانوان موثر هست.
پاسخ:
خانم هایی که قدرتمندند و قدرت بیشتری از شوهر خویش دارند در موارد متعدد خشن ترند.
۱۰ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۲۳ خانم شهرستانی
سلام. دوست گرامی من کاملا اتفاقی به وب شما آمدم و نظرم را گفتم. خوب موارد استثنا هم داریم.
از اسلام و دین مبین گفتید ممنون.در مورد خشونت و تکبر زنان تهرانی موافقم چون زیاد شنیده و دیده ام. آزادی بی حدو حصر اخلاق آدمیزاد رو عوض می کنه... یه جای متن نوشتید یه زن چادری فمنیست. دوست عزیز فمنیسم بین زن های اوپن رواج بیشتری داره تا خانم های مقید. قسمت عقب اتوبوس مخصوص خانم هاست تا احساس آرامش کنند و از آزار مردان در امان باشند. در مورد شغل هم اگرچه متاسفانه داره تبدیل می شه به یک نظریه که زنانی که شاغل می شوند اخلاق و رفتارشان با زنان خانه دار متفاوت می شه اما بنده هم چادری هستم و هم شاغل. و خدا رو شکر بسیار مراقب زنانگی ام بوده ام و با مردم رفتار لطیف و انسانی داشته ام. و همیشه مواظب بوده ام دچار تکبر و بد اخلاقی نشوم و وظایف در منزلم در اولویت باشه.پس می شه در اجتماع حضور پیدا کرد در حالی که متین و باوقار باشی و خوش اخلاق و در زندگی ات هم به وظایف زن بودن و مادر بودن و کارمند بودن به نحو احسن توجه داشت.
پاسخ:
ممنون. از ادبیات تان معلوم است که شخصیت متین و فهیمی هستید. مرسی.
بابا اصلا زن لطیف تر نیست بیشتر بروز میده مردم بیشتر خشمشو بروز میده هر دو یه اندازه خشن و لطیفن بروزش فرق داره برا چی مرد میگن لطافتش کمتره. همونقد که زن زیبایی رو درک میکنه و عشق رو و به ادم ارامش میده مرد هم میده که. جوابببب بدید زن هم اگه حتی نجار باشه و به کارش عشق بورزه و کارش خیلی زیاد نباشه که اعصاب شه لطیف هم میشه . مرد هم همین طور.
۲۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۵۰ بانو دانشور

بیشر از خود متن نظر ها برام جالب بود.من خودم یک زنم و این روز ها هر چه بیشتر سعی میکنم  با کودکانم مهربانتر باشم کمتر موفقم.اگر اشتباه نکنم حضرت علی (ع)فرمودنداگر کوه ها جابه جا شوند شخصیت انسان هم تغییر خواهد کرد!!!

به فکر نسل آینده باشیم و در تربیت کودکانمان هر چند به ظاهر سعی کنیم الگوی مادرانی مهربان باشیم

حرف دل رو زدی دمت گرم به مولا سلطان تویی شیر داره اداتو در میاره.....لباس همه ی این مشکلات روانی تو زنایی هست که غرب زدن
متن شما را خواندم . کاملامردانه بود اظهار نظری یک طرفه و باز هم یک طرفه .... اما نظر من  متفاوت و زنانه  است .خانمی تهرانی هستم که مهندسی خوانده  و مدت 7 سال در رشته ام کار می کنم. بله قبول دارم که من نسبت به چند سال پیش خشن تر شده ام . البته خشن نه به معنای زمخت یا وحشی یا خشونت طلب نه چنین نیست . بلکه به معنای جدی تر شدن و رو ندادن به هر مرد غریبه ای . خیلی دوست دارم بدانم چرا آقایان فکر می کنند که اگر خانمی جواب متلکشان را ندهد بی ادب است؟؟؟؟؟ آنچه که در این روزهای تهران به وضوح می بینیم نگاه های هرزه و طولانی مدت مردانی است که اتفاقا خودشان متاهل هستند و رفتارهاو گوشه کنایه های زشت و وقیحی است که بر زبانشان جاری است . این در حالی است که اکثرا خانمهایی مورد سوء ظن قرار میگیرند که لباس هایی بسیار معمولی و چهره هایی تقریبا خسته از شدت کار دارند ولی متاسفانه تعدی به مقام زن و تجاوز به هر نحوی به زنان جامعه 14 میلیونی تهران تا اندازه ای بالا رفته است که باعث بروز چنین عصبانیت هایی می گردد . بنده خودم در یک فنی حرفه ای مشغول به تدریس دوره های تعمیرات الکترونیکی به آقایان هستم . البته برخی از این آقایان بسیار چشم پاک و سالم هستند(خاصه افرادی که از شهر های دیگر برای آموزش می آیند) ولی متاسفانه باوجودیکه بسیار با استحکام و قدرت با این آقایان تدریس و صحبت می کنم بارها و بارها شاهد انواع آزارهای کلامی از سوی پسران و مردان متاهل شده ام. این خود باعث شده است که به شخصه دیگر با هیچ شاگردی صحبت اضافه یا توجه بیشتر نداشته باشم و بسیار سخت با آنها رفتار کنم . من نیز بسیار سنت گرا هستم . و البته مذهبی نیستم اما برایم مسائل فرهنگی ایران از قبیل متانت بسیار حائز اهمیت هست . با این وجود نمی دانم چرا آقایان متوجه تفاوت رفتاری ما خانم های تهرانی با پورن استارهای ترکیه ای نمی شوند و فکر می کنند که باید با ما همانگونه رفتار شود که با زنان بزه کار جامعه جهانی در حالی که تقریبا یک ست کامل از کلاه خود و زره بر تن داریم و حتی رفتارهایمان به قول شما شبیه جنگجو های گلادیاتوری است .... این ها را گفتم تا بدانید که اگر شما به یک خانم می گویید بلیطت را نشان بده او در وهله اول این را از مزاحمت می داند.چرا که مردان زیادی را در طول روز به این کار یافته است. از طرفی متاسفانه با یک دیدگاه یهودی گرایانه، زن در جامعه ما شخص دوم محسوب می شود همانطور که شما گفته اید : خانم شما با شاغل شدنتان جای مردی را گرفته اید....بله آقای نوسنده . من قصد بی احترامی به شخص شما را ندارم اما شما نیز همان حرفی را می زنید که در زمان جاهلیت اقوام یهود می زدند و دخترانشان را زنده بکور می کردند چرا که معتقد بودند آنها جای پسران را گرفته اند و به قولی نان خور اضافی هستند و باید به جای آنها پسری زاییده شود. ....این مهم نیست چرا که مردهای زیادی شغل های زنان را گرفته اند .مانند قالی بافی آشپزی و.... پس این رد و بدل ها بوده است .این درحالی است که خانم های ایرانی تنها در نقش منشی یا فروشنده و یا معلم در جامعه امروز قرار دارند که قطعا شما بعنوان یک مرد هیچ گاه نمی توانید با حقوق کمی که آنها می گیرند همان میزان کار کنید.آقای نویسنده دنیا راخداآفریده و خداوند برای زن و مرد شغلی را ننوشته است و اختیار را دست خودشان داده است. قرار نیست که فکر کنیم زنان جای مردان را گرفته اند هر کس در این دنیا برای کاری آفریده شده است و اتفاقا می بینیم که برای یک پروژه ی مثلا مهندسی هم ذهن مردانه ایده های جالبی دارد و هم ذهن زنانه. در ثانی چرا باید کارهای خانم ها را آقایان انجام دهند که اینباعث شکاف عمیق فرهنگی می شود مثلا در قدیم زنان خودشان لباسها را می دوختند و بسیار هم زیبا می دوختند اما از زمانی که اختیار لباس زنانه به دست تجار ایرانی مرد افتاده است جز پارچه عزای سیاه برتن زنان ایرانی نمیرود که این هم جای تاسف دارد... یا مثلا فکر کنید ما به دکتر آقا مراجعه کنیم . یا به بانک دار آقا یا آتش نشان آقا یک خانم که در آب غرق شده است را نجات دهد و یا پلیس مرد یم خانم را دستگیر کند و یا معلم مدرسه پسرانه مرد باشد ...حتی بامزه تر زمانی که تمام شهر را مهندسان مرد بسازند ...بله همه این ها زیباست اما فقط برای مردان نه برای زنان چرا که هرطرح مخاطب خودش را دارد . و باید برای 51 درصد از جامعه ایران خودشان تصمیم بگیرند نه غیر هم جنسانشان. آن هم وقتی هیچ گونه مطالعه علمی و روانشناسی در باره زنان ندارند حضرت فاطمه (س) می گویند هرگاه در جامعه ای عدالت نباشد قلب ها از هم دور می شود. بلی چه سخن زیبایی گفته اند. امروز با وجود تبعیض های زیادی که علیه زنان جامعه وجود دارد مانند ساعت کار نا برابر ، حقوق نابرابر ، احترام نابرابر، و تحقیر  وتوهین هایی که زنان تحصیل کرده ی رده بالای اجتماعی متاسفانه از مردان کم تحصیل جامعه می شنوند توقع رفتار ملایم را نباید داشت. هرگاه که شما توانستید طرز فکر و طرز رفتار مردان را با زنان بهتر کنید بدانید که زنان نیز در جامعه احساس آرامش بیشتری دارند و در نتیجه لطیف تر و بهتر برخورد می کنند.درست گفت خداوند یکت در قران کریم که همانا زنان کشتزار مردان هستند . چرا که در کشتزار اگر گندم بکاری گندم برداشت می کنی و اگر بی توجهی کنی علف هرز! پس ای مردایرانی نقشت را در ساختن جامعه کمرنگ نبین و فکر نکن که باید بار سلامت اجتماعی را همه و همه بر دوش زنان جامعه ات بیندازی همان گونه که مادرت تا به امروز بارت را تحمل کرده است... امیدوارم حالاکه این زمان را برای تایپ متن گذاشته ام در نظر بگیرید و همانگونه که من متن شما را کامل خواندم شما نیز متن مرا در اختیار سایر افراد بگذارید تا آنها نیز آگاه شوند و درجریان حرف دل زنانه ما قرار گیرند باشد تا با هم مهربان تر باشیم        
پاسخ:
با سلام.
1- اگر نظرتان پاسخ به نوشته من هست باید بگویم من هیچگاه اشاره ای به متلک انداختن نکرده ام. مزاحمت آقایان ارتباط مستقیمی با حجاب خانم ها دارد. من احتمال زیاد می دهم حجاب شما از نظر مردان همفکر خودتان (روشنفکر) تحریک کننده هست که به شما متلک می اندازند. لذا پوشش خودتان را اصلاح کنید. 
2- نگاه مردان به زنان هر چند چشم چرانی قلمداد می شود ولی در وضعیتی که نیاز جنسی مردان ابدا به رسمیت شناخته نمی شود و ازدواج بسیار سخت است و ازدواج موقت نیز با تخریب های فرهنگی صورت گرفته هیچ زنی به آن رغبت نشان نمی دهد طبیعی است.
3- آن خانمی که به ایستگاه BRT می رود و مثل آدم کارتش را نمی زند و یا هزینه اش را نمی دهد و فرد ناظر را مجبور به تذکر می کند خیلی بیخود می کند فکر می کند تذکر ناظر ایستگاه، مزاحمت است.
4- حضور اکثر زنان در مشاغل مختلف همچون استعمارگران، با هدف بیکار کردن مردان و نان خوری ذلیلانه و ذلت مآبانه با ژست روشنفکری ( که من یک زن امل خانه دار نیستم) و دستم در جیب خودم است (دستم را پیش شوهرم دراز نمی کنم) صورت می پذیرد. الان بیش از 70 درصد پرسنل دستگاه های دولتی و خصوصی را زنان و دختران گرفته اند در حالی که پسران بسیاری بیکارند.
5- این مواردی که شما گفتید چند برابرش الان برای مردان در حال بروز است. در بیمارستان پرستاران زن و دکتران زن در اتاق عمل، مشغول کشف عورت مردان هستند. در ادارات و وزارت خانه ها و شهرداری مرتب مردان مجبورند با زنان سر و کله بزنند. 
6- 50.1 درصد جامعه را مردان تشکیل می دهند نه زنان.
7- حضرت فاطمه(س) فرمودند: برای زن هیچ چیز بهتر نیست که هیچ نامحرمی او را نبیند و او هم هیچ نامحرمی را نبیند. الان به نظرتان اینطوری است؟ چرا هرجا از اهل بیت را قبول دارید از جیب اسلام خرج می کنید و هر جا به نفع تان نیست اسلام برای قدیم ها بوده و نگرش های روشنفکرانه را ملاک قرار می دهید؟
8- امروز تبعیض های زیادی برای مردان وجود دارد مثل: 
دو سه سال سربازی اجباری بدون پرداخت حداقل حقوق انسانی، 
جنگ اجباری،
 سهیمه های دانشگاهی و دانشگاه های تک جنسیتی برای زنان و دختران، 
معاونت تک جنسیتی زنان در دولت و همه ادارات، 
فراکسیون تک جنسیتی زنان مجلس، 
مجوز ورود به ورزشگاه های زنان علارغم عدم ورود مردان به ورزشگاه های زنان،
 مهریه، 
شروط ضمن عقد در سند عقدنامه که همه اش به نفع زنان است و حتی یک شرط به نفع مردان نیست، 
مناسبت های حنسیتی متعدد به نفع زنان و عدم وجود مناسبت جنسیتی برای مردان و پسران، 
بودجه سنگین دستگاه های زن محور در لایحه بودجه سی سال اخیر کشور، 
حمایت گسترده کشورهای اروپایی و غربی از طرح های فمینیستی، 
پوشش گسترده مطالبات فمینیستی از ررسانه های غربگرا و عدم پوشش خواسته ها و مطالبات مردان از همین رسانه ها، 
عدم وجود حتی یک رسانه فارسی فعال و قوی در حوزه مردان علارغم ده ها و صدها سایت و صفحه فمینیستی و زنانه در سطح وب و مجلات و کانال های شبکه های اجتماعی، 
حقوق متعدد مالی زن در خانواده حتی از نوع شاعلش و عدم مسئولیت مالی زن در قبال خانواده، 
3 واگن ویژه  از 7 واگن موجود در مترو، 
پارک مخصوص ویژه زنان، 
حمایت گسترده دولت از گروه های زنانه (NGO) توسط وزارت کشور، 
پرداخت نصف دیه مردان به زنان از بیت المال، 
وجود رشته کارشناسی ارشد مطالعات زنان در دانشگاه ها علارغم عدم وجود مطالعات مردان و ... . باز هم بگم؟
9- مردان جامعه طی این سی سال فریب جریان فراماسونری اصلاح طلب را خوردند که روز بروز حقوق اولیه شان را از دست دادند. راهکار این مسئله در خر کردن مسئله و تعامل هرچه بیشتر شان با زنان خودخواه نیست. بلکه بیدار کردن و هوشیار کردنشان است که معادله زندگی شان را با زنان بدانند چگونه چطور تنظیم کنند! 
به نکته ی خوب ومهمی اشاره کرده بودید که شایدبرای خیلی ها ان قدرطبیعی شده که به چشم نیاید ولی متاسفانه این بی ادبی ها و بی نزاکتی ها جزیی از رفتار خیلی اززنانی شده .خیلی خوب است که افرادی باشند که درین رابطه مطالعات بیشتری داشته باشند .چون این رفتارهای ناشایست از زنان دلایلی دارد که به نظرمن ربطی به شاغل بودن یانبودن انها ندارد .
آخه شمایی که میگی متلک و چشم چرانی مرد با بد حجابی زن مرتبطه لازمه که بگم من کاملا کاملا ساده و بی آرایش میرم بیرون انقدر ساده ک حتی به نظر یه دختر دبیرستانی میام اما از چشمای هیز آقایون در امان نیستم سعی میکنم خیلی بیرون نرم چون واقعا آزاردهندس, شما میگی همش مردان رو به شهوترانی متهم میکنن و نظرات فمنیستی میدن واقعا واقعا کجای قانون و فرهنگ و حتی دین ما مردو متهم کرده گشت ارشاد واسه گرفتن دخترا حتی ساده ترینشون به کلانتری و توهین بهشون مستقرن درحالیکه مردا آزادانه هر رفتاری که میخوان میکنن ,فرهنگ هم که در اکثر خانواده ها برمبنای پسر دوستی پابرجاست کلا هیچگونه حمایتی از زن و حقوقش نمیشه کافیه از مردی شکایت داشته باشه اجنماع قانون و فرهنگ همه زن رو متهم میکنند و از این موارد بسیار دیدم کافیم هست یه فعال حقوق زنان این وسط پیدا بشه که شما مردا غوغا میکنین ..من خودم یک بار دیر به متروی کرج رسیدم با مقنعه و تیپ دانشگاه و برای اینکه فرصت تا واگن آخر دویدن نبود برای اولین بار سوار واگن آقایون شدم درواقع واگن عمومی یک آقای به ظاهر متشخص  راجع به قطار سوالی پرسید ک من جواب دادم بعد جلو نشست وحرکتی کرد که واقعا حالمو از آقایون بهم زد و از این دست در جامع زیادن که ظاهرالصلاح هستن..با این همه تفاسیر باز شما خشونت زنان را بی دلیل و غیر قابل اثبات میدانید؟؟؟!!!کاش با ریشه های زن ستیزی در جامعه ما برخورد میشد 
پاسخ:
با سلام.
این مواردی که شما می گویید تقریبا عکسش در جامعه واقعیت داره. جسارت نباشه ولی فکر می کنم شما خیلی در تخیل مطالب سایت ها و روزنامه ها و کتاب ها و برنامه های فمینیستی فرو رفته اید.
مثلا گفتید گشت ارشاد فقط به زن ها گیر میده. در حالی که گشت ارشاد به پسرانی که وضع ظاهری نامناسبی داشتند نیز تذکر می داد. هدف از گشت ارشاد نیز مراقبت از امنیت روانی جامعه است. اینکه خدمت تان گفتم حجاب و بدپوششی ارتباط مستقیم با تجاوز و تعرض و مزاحمت دارد نیز مستند است. 
دوربین مخفی های مستند زیادی هم ایرانی و هم خارجی ساخته شده اند: مثلا این نمونه خارجی اش هست:
http://www.namasha.com/v/cVZx4pOT
تفاوت برخورد مردان وقتی دختر بی حجاب است و با حجاب است را ببینید.
البته من شخصا موافق گشت ارشاد نیستم. چون بر این باور هستم که هر قدر وضع پوشش زنان و وضع زندگی زنان غربی تر شود به نفع مردان است. هر قدر روابط آزادتر شود به نفع پسران است. دیگر مردان و پسران دهه 80 و 90 مثل ما پسران دهه 60 مجبور نیستند که به خاطر 500 گرم گوشت و چربی و خون که هر ماه، هفت هشت روز هم از آن چرک و خون بیرون می آید زیر بار مهریه ها و مخارج و تعهدات مالی و حقوقی سنگین مثل مهریه، اجرت المثل، نفقه، هزینه عروسی، شروط ضمن عقد، نفقه فرزند و ... برن.
این کلیپ را ببینید:
http://www.namasha.com/v/iOCVEXhf
تنها معترض به کشف حجاب دختر در خیابان های تهران یک زن چادری است.
والا من مدت زیادی هست که اثری از گشت ارشاد نمی بینم.ولی در عوضش وضع دختران و زنانی را می بینم که در خیابان های غرب و شمال تهران با شلوار و بلوزی بالای شلوار در خیابان در رفت و آمدند.
فرموده بودین خانواده ها بر پسر دوستی پایدار شده اند.
اگر اینطور بود همه دخترهای همسن و سال ما، مهریه هایشان می بایست زیر 30 سکه و تعهد مالی پسرها برای ازدواج باید حداکثر 20 سکه مهریه باشد. ولی واقعیت برعکس آن جیزی که شما فکر می کنید. امروز پسرها و مردها در خانه و بیرون خانه نقش بادیگارد و حمال و نوکر زن ها رو ایفا می کنند. این یعنی اوج بی شعوری مردان در جامعه ما که دستاورد 30 سال نفهم کردن مردان ایرانی توسط رسانه های روشنفکر و زن پرست است. روزی مرد جلوی خانواده اش راه می رفت و بقیه پشتش راه می افتند ولی الآن برعکس شده است. امروز مامان ها و بابا ها، در 18 سالگی، پسرهاشون رو آماده سربازی رفتن می کنند در حالی که دخترهاشون رو برای دانشگاه و درس خواندن آماده می کنند.
امروز دختر خانم ها از درب مدرسه با سرویس های خوب تا درب منزل آورده می شوند در حالی که پسرها و داداش هایشان مجبورند با پای پیاده و اتوبوس مسیر را طی کنند چون پسر هستند!! امروز پسرها در صف نانوایی و امور اداری پیگیر کار پدر و مادرشان هستند و دختر خانم ها در خانه می نشینند. چون آنها پسر هستند.
وقتی که جنگ می شود در تیتر یک رسانه های فمینیستی، کشته شدگان زن در کنار کشته شدگان کودک قرار می گیرد و از آنها به عنوان مظلوم و ضعیف نام برده می شود ولی برای مردان ذره ای ارزش رسانه ای و هنری قائل نمی شوند گویا مردان برای کشته شدن و کشتن آفریده شده اند.
باز هم بگم؟؟؟
گفته بودین هیچگونه حمایتی از زن و حقوقش نمیشه. کافیه یک سر به دادگاه خانواده بزنید تا براتون معلوم بشه واقعیت چیه؟ فقط یک نمونه می گم. 13 شرط ضمن عقد اختصاصی برای زنان و دختران در انتهای سند ازدواج قید شده که همش به نفع زنان هست و حتی یک بند آن به نفع مردان نیست در حالی شروط ضمن عقد متعددی برای مردان نیز پیشنهاد و مد نظر است ولی قانون گذاران دولتی و مجلس ما فمینیست و مرد ستیز اند و هدفشان زن سالاری و مردستیزی است.
نوع تحلیل شما زنان همیشه ناقص بوده و هست و این به خاطر فکر شماست. قبلا در اداره ای مشغول به کار بودم که بیش از 70 درصد کارمندان آن زن بودند. یکبار به یک دختر مجرد 30 ساله که در دفتر کاری ما حضور پیدا کرده بود گفتم کمی آن طرف تر بنشیند که من در صندلی کنار او بنشینم. او چنان با خواهش محترمانه من برخورد کرد و جنجال ساخت که حال منو برای همیشه از خودش بهم زد. دیگه بعد اون بهش سلام هم نکردم. اون خاطره آخری که گفتید منو یاد اون ماجرا انداخت.
پست جالبی بود.
تو این دنیا هیچ چیزی اتفاقی نیست و هر چیزی نتیجه پاره ای از اتفاقات مخطلفه در این بحث بخصوص که خشونت زنان باشه باید گفت متعصفانه به دلایل اشکاری خشونت کل جامعه ما بالا رفته که بیشترش به خاطر بالا رفتن انواع فشار ها روی مردمه و به خودی خود ضربه بدی به روابط زده.
اما جامعه زنان چون ضعیف تر هستن و برعکس مردان برون گراتر بنابر این واکنش هاشون خیلی قابل لمس تر و طولانی تر از مردان هستش-اما جامعه مردان به خاطر استقامت بالا تر بیشتر درونگراتر هم هستن و معمولا تا لحضه انفجار چیزی رو بروز نمیدن (تو نزدیکیای ما اخیرا یه مردی بود خونواده بچه هم داشت شب هم با طلبکاراش درگیر شده بود صبح با طناب دار خودکشی کرد)

اما مبحث دوم که من چراییش سوالی برام که متعصفانه شما به عنوان خشونت برداشت کردید من میگم بی فرهنگی یا شایدم مشکلات فرهنگی که متعصفانه دیده میشه بعضا همین رفتار های متکبرانه که تو جامعه ما کمم نیست البته خود این هم از نظر من ریشه های عمیق تری داره اما در هرصورت خود جامعه باید فرایند اصلاحش رو فراهم میکرده-درست و اصولی صحبت کردن قبل از این که بخواد ارزشی برای دیگری باشه نماینده باطن خود انسان هست.

در بحث سوم خیانت و اینکه چرا فساد رو به افزایش هست من فکر میکنم بیشتر مشکلات ما در این دوران به خصوص بر میگرده به این مسعله که ما برای سال ها یک جامعه شرقی و اسلامی داشتیم یعنی به قولی پلتفرممون اینه الان میخوان رو پلت فرم شرقی یک مساعل غربی رو اجرا کنن که اینم نتیجش میشه انحطات کامل نه از اونور بهره ای میبره نه از اینور مثلا رسم هست تو غرب قبل از ازدواج چند مدت افراد با هم زندگی کنن و وقتی دیدن با هم توافق دارن رسما ازدواج کنن اما توی کشور ما این جریان از جهات بسیاری به بمبست میخوره.
از این طرف مسعله دوستی ها رو اوردن گذاشتن که بیشتر به ویترین یک مغازه شبیه شده اما وقتی میری توش و بعد خرید تازه میفهمی چه کلاهی سرت رفته.
مهمترین نکته اینه که یک سری مساعل باید حل بشه و تکلیف با خودمون مشخص بشه که اری یا نه تا بلکه به یک ثبات برسیم.اما قبل از همه اینا جامعه باید بفهمه که هدف از ازدواج چی هست متعصفانه الان بیشتر برای مردان رفع یک فشار شدید و برای زنان هم رفع یک مشکل هست.

به نظرم این نوشته خیلی اغراق امیز و دور از انصاف بود فردی که این مطلب رو نوشته خودش میگه خانوم های تهرانی از شهرستانی ها روحیه خشن تری دارند اما خود نویسنده علت اصلی رو درک نکرده،زندگی در کلان شهرهای شلوغ وپر دغدغه و کاری که امروز از نظر شما خانوم ها به خاطر خودخواهی خودشون سمت اش میرن و به اعتقاد من خانوم ها از سر اجبار مشکلات اقتصادی مجبوربه تحمل اش هستن و رفتارهای توهین امیز و بد بعضی اقایون  باعث ناراحتی وغمگین و عصبی شدن خانوم ها شده ‌.انچه گفتید درسته این رفتارها از مادر به دختران منتقل شده و نتیجه ان ضعیفه ضعیفه شنیدن خانوم های قدیمی است که امروز همه جوره در گوش دختران خود می خوانند قوی باشند این هم از نتیجه تلاش برای قوی شدن .به جای انکه همیشه برای هر مشکل اجتماعی انگشت اتهام به سمت خانوم های جامعه بگیریدببینید مردان ان جامعه در گذشته چه برسر نسل قبلی زنان ان جامعه اورده اند 
اینم جای برسی داره و اگه در اولویت باشه باید کاوش و تحقیق در این مورد قرار بگیره.
اگه زن ها مثل من بشینن خونه و شوهر داری و بچه داری و خونه داری کنن، نه مردی اون ها رو ببینه و نه اونها مردی رو ببینن، جامعه همه مشکلاتش برطرف میشه،  یه مشت دختر با صد من آرایش مثل انگل تو خیابون میچرخین زندگی هارو خراب میکنین، کی گفت برین کار کنین. شوهر کنین به کمترین قانع باشین. جهاد زن همینه.  مگه حضرت فاطمه چیکار میکرد؟ بچه داری میکرد خونه داری میکرد انقدر با آسیاب آرد درست میکرد که دستش زخم میشد، پیامبر بهش گفت روزی میرسه که انقدر خدا بهت میده که راضی بشی، حضرت فاطمه گفت من شاکر و راضی ام. الگو ما ایشونه یا...!  نمیدونم والا، خیلی زن ها پرتوقع شدن

با سلام  خدمت شما برادر گرامی. مطالبتون بسیار صحیح و‌کاملادرست بود.بنده به عنوان یک جامعه شناس کاملا تایید میکنم. متاسفانه این اتفاق افتاده و بشدت رو به افزایش هست و ما هرروز شاهد ترویج مردستیزی و زن سالاری و اعمال خشونت از سوی زنان و دختران هستیم. در تحقیقاتی که بنده داشتم یکی دیگر از عوامل مهم خشن شدن دخترها روی آوردن به ورزشهای رزمی و بدنسازی است که این روزها به شدت رو به افزایش و تشویق و تبلیغ میباشد.متاسفانه صدا و سیما یکی از مقصرین اصلی این معضل میباشد.در بسیاری از سریالها و فیلمها و پیامهای بازرگانی به وضوح میتوان مردستیزی و زن سالاری و فمنیسم رو مشاهده کرد. در مجلس شورای اسلامی نیز بهمین شکل میباشد و مجلس ما آلوده به زنهای فمنیست چادری میباشد.بهترین راه رهایی از این بحران به قول خانم دکتر معین الاسلام بازگشت زنان به منزل و باور به زنانگی خویش میباشد.ایشون به عنوان استاد جامعه شناسی مقاله ای در رابطه با اعمال خشونت زنان تالیف کرده اند که حاوی نکته های مهم و مفیدی هست. بهرحال امیدوارم که جامعه ما از این معضل خلاص بشه و این مسئله به کمک و همت خود آقایون بشدت نیاز دارد.

پاسخ:
با سلام و تشکر از نظرتان.
خشن بودن زنان در جامعه ما ، اثر یک اقدام تنها نیست. مثلا چون به بدنسازی می روند خشن می شوند. یک فرهنگ فراگیر است که به ارزش تبدیل شده است. اگر به سخنان آیت الله خامنه ای در سایت Farsi.khamenei.ir مراجعه کنید می بینید که در بین نظرات معظم له، نحوه تعامل زنان و مردان در جامعه بیش از آنکه یک رابطه انسانی باشد یک رابطه منفی تلقی شده که بعضا نیاز به فشار و خشونت قانونی علیه جنس مرد (با قوانین قضایی در دادگاه ها) یا خشونت علیه جنس زن (مثلا با گشت ارشاد) می باشد. به دلیل عدم توجه به بعد عاطفی روابط مرد و زن در طی 4 دهه اخیر همواره به روابط بد بین زن و مرد پرداخته شده و به بعد خوب آن پرداخته نشده است و چون رابطه عاطفی مرد و زن، در جامعه یک ارزش تلقی نمی شود بههمین خاطر هر مردی که به زنی ابراز علاقه کند از جانب زن، به عنوان مزاجمت و نوعی خشونت تلقی می شود که بلافاصله گارد می گیرد. 
به عنوان نمونه از این دست موارد زیاد می بینید که آقایی به خانمی ابزار علاقه می کند ولی آن خانم، آن ابراز علاقه را (نه تجاوز جنسی نه مزاجمت فقط ابراز علاقه ساده) را  به بدترین شکل ممکن جواب می دهد. به همین خاطر است که اگر دقت کنید آقایان دیگر مثل قدیم، وقتی به خانمی علاقه مند می شوند وقتی یکبار جواب نه می شوند می روند و زیاد حواهش و تمنا نمی کنند. 
به عبارت بهتر، همجوشی زن و مرد ، همجوشی دختر و پسر در جامعه ما رنگ باخته و یا در حال نابود شدن است. علی الخصوص در روابط رسمی. در روابط غیررسمی هم که شرعی نیست و مرکب است هوای نفس هست و آفات دنیوی و اخروی خاص خودش را دارد.   

سلام بسیار بجا و درست بود مطالب انشالله با این فرمون بریم اونایی که باور ندارن هم باور خواهند کرد که در اینده این خانم ها زنجیر بر گردن مردها خواهند زد و مثل سگ با آنها رفتار خواهند کرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی